حضرت محمد (ص) (ولادت)

«طلوع رحمةً للعالمین» 

خـاتـم پیغمبـران مقصــود ایـجــاد دو عـالـم

رحمت حق عاصیان را دستگیـر آمد خوش آمد

احمـد و محمـود، ابـوالقاسم بود انـدر سمـوات

در زمیـن نامش محمّد، بی‌نظیـر آمد خوش آمد 

«هفدهمین روز از ماه ربیع الاول» در تلاقی است با طلوع مخدوم کرّوبیان و اشرف کائنات و شافع عرصات و بهترین تمام خاکیان و افلاکیان و مقتدای بیش از یک میلیارد مُسلِم در عالم، آن امام رحمت و شفیع امّت و آن کشف‌کننده‌ی غموم از قلوب، آن حبیب خدا و ملک و مردم، آن برگزیده‌ی خَلّاق، آن امین و نجیب و صفی الله، یعنی «حضرت خاتم النّبیّین و سیّدالمرسلین، ابوالقاسم محمّد مصطفی صلوات الله و سلامه علیه و آله المظلومین المعصومین»؛ آنکه در رسایش، حضرت خداوندی جلّ و علا، در بیست و یکمین سوره‌ی کتابش، برای اهل حیات، او را چنین تعریف فرموده: «وَ ما اَرْسَلناکَ الّا رَحْمَةً للعالمین»، ای محمد (ص)، تو رحمتی هستی که به سوی همه‌ی جماعتهای بشری ارسال شده‌ای؛ پس راقم سطور را غرض آنست که وقایع رخداده در این نشئات و ایّام را، در اذهان آحاد شیخ و شاب جامعه احیاء کند، تا بلکه قدر و منزلت این دین حنیف را بیشتر بدانیم و از اعمال سخیفه و رفتار رذیله و موجده‌ی زدایش دین، تحذیری گردد که «و ما علینا الّا البلاغ».

فی بدایة التحریر، روایتی از امالی شیخ الطائفه، ابن بابویه القمی، معروف به صدوق علیه الرّحمه، متوفی 381 هجری نقل می‌شود: امام جعفر بن محمّد الصّادق علیهم‌السلام می‌فرماید: شیطان که نفرین خداوند بر او باد، از هفت آسمان مجاز به عبور بود و زمانی که «حضرت عیسی بن مریم علی نبیّنا و آله و علیهم السّلام» قدم به عالم وجود نهاد، از عبور سه آسمان ممنوع شد و از چهار آسمان می‌گذشت و چون رسول خدا (ص) متولد شد، از تمام هفت آسمان منع شد، پس قریش گفتند: این نشانه‌ی برپایی روز رستاخیز است که آن را از اهل کتاب می‌شنیدیم.

میلاد رسول الله، قریب به طلوع صبح جمعه‌ی هفدهم ربیع‌الاول سال «عام‌ الفیل»، یعنی سال حمله‌ی «ابرهه» با فیل به کعبه‌ی معظّمه بوده که از ناحیه‌ی خداوند، به حجّاره‌ی سجّیل معذّب شدند و شما خوانندگان، توجه دارید که برخی از بزرگان علمای شیعه مانند شیخ کلینی رازی، تولّد حضرت ختمی مرتبت (ص) را در «دوازدهم ربیع الاول» ذکر کرده‌اند که البته روایت اول اصلح و اشهر است.

این ولادت مبارک، در «مکّه» واقع شد، در خانه‌ی خود آن حضرت و بعدها آن حضرت، آن خانه را به «عقیل بن ابیطالب» بخشید و اولاد عقیل آن خانه را فروختند به «محمّد بن یوسف ثَقَفی» برادر حجّاج و او آن را داخل خانه‌ی خود کرد و چون زمان «هرون» شد، «خیزران» مادر او، آن خانه را بیرون کرد از خانه‌ی محمّد بن یوسف و آنجا را مسجد کرد که مردم در آن نماز اقامه کنند و در سال ششصد و پنجاه و نه، «ملک مظفّر» والی یمن، در عمارت آن مسجد سعی جمیل فرمود و الان به همان حالت، باقی است و مردم به جهت زیارت آنجا می‌روند.

در وقت ولادت رسول الله (ص)، حوادث عجیبه‌ای چند در عالم به حدوث رسید که جای بسی تأمّل و تدبّر در عظمت است از قبیل:

ـ صبح روز ولادت آن حضرت، «ایوان کسری» پادشاه عجم لرزید و چهارده کنگره‌ی آن فرو ریخت.

ـ «دریاچه‌ی ساوه» که سالها آن را پرستش می‌کردند فرو رفت و خشک گردید.

ـ در «وادی سماوه» که سالها کسی در آن آبی ندیده بود، در آن روز آب جاری شد.

ـ «آتشکده‌ی فارس» که هزار سال خاموش نشده بود، در آن شب به خاموشی گرایید.

ـ نوری در آن شب ولادت رسول الله، در عالم منتشر شد از ناحیه‌ی «حجاز» تا به «مشرق» رسید.

ـ و در مناقب ابن شهر آشوب است که امیر مؤمنان علی (ع) روایت کرده که در شامِ ولادت رسول الله، این ندا از آسمان رسید که: «جاء الحق و زهق الباطل کان زهوقا»، حقیقت حق، قدم به هستی گذاشت و سیاهی باطل، به اضمحلال ذاهب گردید که این عاقبت الامر تمامی ظلمت‌ها و استبدادها است (فاعتبروا یا اولی الابصار (حشر ـ 2))، و تمام عالم، از ضیاء این مولود آسمانی، منوّر گردید و آنچه در سماوات و ارضین بود تسبیح خدا کردند و شیطان می‌گریخت و می‌گفت: بهترین اُمم و خلایق و گرامی‌ترین بندگان و بزرگترین اهل عالم، محمّد صلی الله علیه و آله و سلّم است.

صاحب کتاب گرانقدر بحارالانوار، در جلد پانزده چنین آورده که  امام صادق ـ علیه الصّلوة و السّلام ـ فرمود: از پیامبر (ص) سؤال شد: آن زمانی که «حضرت آدم (ع)» در بهشت بود، شما کجا بودید؟ پیامبر فرمود: در صُلب آدم بودم و آن زمانی که در صُلب پدر خود «نوح» بودم، همراه او سوار کشتی بودم و چون پدرم «ابراهیم (ع)» را در آتش افکندند، در صُلب او بودم و هرگز هیچیک از نیاکانم، بر خلاف آئین آسمانی به مزاوجت نپرداختند و همواره خدای بزرگ، مرا از اصلاب شامخه و پاکیزه به ارحام مطهّره منتقل فرموده و همواره راهنما و رهنمون بوده‌ام تا آنکه خداوند متعال از من پیمان رسالت گرفت و میثاق مرا برای اسلام استوار فرمود و همه‌ی صفات مرا روشن فرمود و نام مرا در «تورات موسی» و «انجیل عیسی» ثبت کرد و مرا به آسمان خود برد و برای من، نامی از نام خود مشتق ساخته است؛ امّت من «ستایشگرانند»، صاحب عرش «محمود» است و من «محمّدم».

شیخ صدوق علیه الرّحمه در امالی خود آورده است: «لیث بن سعد» می‌گوید: در حضور «معاویه»، به «کعب» که از علمای بزرگ یهود بود و در دوران «ابوبکر»، مسلمان شد و در سال 32 هجری در شام وفات کرد، گفتم: ولادت رسول الله را چگونه دیده‌اید و آیا برای خاندان و عترت آن حضرت، فضیلتی یافته‌اید؟ کعب نخست به معاویه نگریست تا ببیند او چه می‌خواهد؛ خداوند بر زبان معاویه چنین جاری ساخت که گفت: ای ابواسحاق، آنچه می‌دانی بگو، کعب گفت: من «هفتاد و دو کتاب و صحیفه» را که همه از آسمان نازل شده است خوانده‌ام و تمام صحیفه‌های حضرت «دانیال نبی» را هم خوانده‌ام و در تمامی آنها، موضوع ولادت رسول الله و ولادت عترت آن حضرت آمده است. نام رسول الله، شناخته شده و مشهور است و هیچکس از مادر، پیامبر زاده نشده و فرشتگان بر او نازل نشده‌اند مگر «عیسی» و «احمد» که سلام و درودهای خداوند بر آن دو تن باد و بر هیچ انسانی پرده‌های بهشتی آویخته نشده مگر برای «مریم» و «آمنه» و فرشتگان بر هیچ زنی که باردار شود گماشته نشده‌اند مگر بر «مریم» مادر حضرت عیسی و «آمنه» مادر حضرت محمّد (ص) و از نشانه‌های بارداری آمنه بنت وهب بن مناف بن زهره بن کلاب، این است که چون حامله گردید، سروشی در آسمانهای هفتگانه ندا داد: مژده باد که نطفه‌ی احمد (ص) بسته شد و از کعبه آوایی شنیده شد که می‌گفت: ای قریش، بشیر و نذیر به سمت شما آمد، عزّت دائمی و سود بزرگ همراه اوست و او خاتم پیامبران الهی است و در کتابها می‌بینیم که عترت و خاندان او، بهترین مردم پس از او می‌باشند و تا زمانی که از عترت او کسی در دنیا باشد، همه‌ی مردم در امنیت خواهند بود و عذاب به آنها نمی‌رسد، معاویه گفت: ای ابو اسحاق، عترت او چه کسانی می‌باشند؟ کعب گفت: «فرزندان فاطمه».

به عنوان حسن ختام، به کلامی از خود پیامبر اشاره می‌کنیم که فرمودند: خداوند، نطفه‌ی مرا از مروارید سپید اندوخته‌ای آفرید و از صُلبی به صُلب دیگر منتقل فرمود تا به پشت «عبدالمطلّب» رسید و آن به دو نیم شد، نیمی به صُلب «عبدالله» و نیمی به صُلب «ابوطالب» رسید، من از عبدالله هستم و علی از ابوطالب است و این است معنی کلام خدا که فرمود: و او خدایی است که بشر را از آب (نطفه) آفرید و برای او خویشی و بستگی ازدواج قرار داد و خدای تو بر هر چیز تواناست.

و سلام بی منتها بر تو ای رسول الله، در این روز طلوع مهرآفرینت که وقتی بدن مطهّرت به ارض الله عرضه شد، عالم را متبرّک نمود، زمین را قداست بخشید و تا زمانیکه قلب حیات در زندگی به تپش است، درود بر تو و فرزندان مظلومت و سلام بر گنبد رخشانت که جاذب قلوب اهل عالم است و سلامی دیگر نثار نهمین فرزندِ حسینت (ع) که عالم خسته از ظلم و بیداد، به انتظار او، و او به انتظار فرمان ظهور الهی است تا روز حشر. 

و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین

«سالروز ولادت پیامبر (ص) ـ 17 ربیع الاوّل 1424ه.ق» 

(سید محسن کاظمینی)


 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد