بفرمائید شربت خاکشیر
در این گرمای طاقت فرسا وقتی عرق کنان به خانه می رسی یک لیوان شربت خنک خاکشیر واقعاً می چسبد ! نوشیدن این نوع شربت از قدیم متداول بوده اما این که خاکشیر چه خاصیتی دارد در این مقاله به آن اشاره می شود امید است که این نوشیدنی کهن را جایگزین شربتهای آمادة امروزی بفرمائید.
خاکشی یا خاکشیر London rocket seeds گیاهی است از تیره صلیبیان که به طور خودرو در باغ ها و صحراها می روید. ارتفاع آن به نیم متری می رسد. شاخه هایش باریک و برگها دراز و گلها کوچک و زرد رنگند. دانه های آن سرخ اند و در غلافی جای دارند. دانه خاکشیر در پزشکی مورد مصرف های زیادی داشته از جمله این که ملین، اشتها آور، تب بر و صفرا بر است و تنظیم کنندة دستگاه گوارشی بوده و رفع ابتلا معده را می کند و موجب تحریک میل جنسی است و فربه کننده است. هم چنین خوردن آن باعث نیکو کردن رنگ رخسار می شود. دل ضعفه را برطرف نموده و برای بیماری های نقرس، ورم گوش و دستگاه تناسلی مفید است. برای اسهال ساده کودکان شیر خوار نیز سودمند است. طریقه مصرف آن در بزرگسالان : معمولاً دانة خاکشیر را پس از پاک کردن و شستن کامل در آب خیسانده صبح ناشتا با آب و عسل مخلوط و برای چند روز متوالی می نوشند.
طریقه مصرف در اسهال سادة کودکان : مقدار یک قاشق غذاخوری خاکشیر را پاک کرده و در ظرفی ریخته بر روی آتش ملایم هم بزنید تا خاکشی بو داده شود و سپس کمی آب و عسل به آن اضافه نموده هر نیم ساعت یک قاشق چایخوری از آن را به کودک بدهید.
نکته قابل ذکر آن که چون خاکشیر دارای طبع سرد است پس بهتر است به عنوان شیرین کنندة شربت آن از عسل یا نبات استفاده کنید. شما می توانید خاکشیر را شسته با نبات حل شده در یخچال نگهداری کنید و در صورت نیاز با اضافه کردن آب نوشیدنی شیرین و گوارا تهیه نمائید.
منبع: سایت شمیم
خلاصه : صفرا مایعی تلخ و سبز رنگ است که کبد آن را تولید می کند ؛ در کیسه صفرا جمع و ذخیره می شود و در هنگام نیاز برای هضم غذا ترشح می گردد.
متن کل خبر : صفرا مایعی تلخ و سبز رنگ است که کبد آن را تولید می کند ؛ در کیسه صفرا جمع و ذخیره می شود و در هنگام نیاز برای هضم غذا ترشح می گردد.
وظیفه صفرا
صفرا چربی ها را به مولکول های کوچک تجزیه می کند و در جذب روغن ها،چربی ها
و ویتامین های حلال چربی (A ,D ,B ,K ) همکاری می کند . در عین حال به
تبدیل β کاروتن به ویتامین A کمک می کند و میکرو ارگانیسم های مضر روده را
از بین می برد.
کبد
کبد اندامی است بزرگ در زیر ریه راست که به دقت یک ساعت کار
می کند. در حدود ساعت دو نیمه شب شروع به جمع آوری مواد مغذی آخرین وعده
غذای خورده شده می کند.اگر آخرین غذای روزانه سبک بوده و دیر وقت خورده
نشده باشد کبد به راحتی از عهده آن بر می آید و صفرای کافی به کیسه صفرا برای مراحل بعدی هضم می فرستد.
اختلال در عملکرد کبد
ممکن است صبحانه شما شامل یک تکه شیرینی و خامه باشد،وسط روز هم قهوه و سیب زمینی سرخ کرده و برای ناهار هم پیتزا ! کبد
شما از دست کافئین و شکر چربی های جامد از کوره در می رود. چون سموم زیادی
تولید شده است و اگر رژیم غذایی عادی شما شامل شیرینی،کلوچه،چیپس و نان
بوده و سرشار از اسید های چرب ترانس و افزودنیهای شیمیایی باشد کبدتان عملا
تسلیم شده و عملکرد آن مختل می گردد.
علایم ناراحتی کبد
وقتی که احساس خستگی یا بی حالی می کنید و با دنیا سرجنگ دارید به این معنی است که کبد
شما در حال هشدار دادن است . حتی جوانان بخصوص آنهایی که از غذاهای آماده و
فوری مثل ساندویچ و فست فود استفاده می کنند هم می توانند کبدی تنبل و پر
از مواد سمی داشته باشند که برای سلامتی آینده آنان خوب نیست .
عملکرد کبد
کبد یک ماشین سوزاندن چربی است و با بیرون ریختن چربی بدن از طریق صفرا به
درون روده کوچک وزن بدن را کنترل می کند. خوردن مقدار زیادی غذای فیبری,
رفت و برگشت چربی ها و دیگر سموم را از روده به کبد کاهش می دهد. وقتی که رژیم غذایی شما حاوی مقدار کمی فیبر باشد چربی های مضر مخصوصا چربی های تغییر شکل یافته و کلسترول وارد جریان خون
می شوند،لیپو پروتئین ها با غلظت بالا یا کلسترول HDL (خوب) به میزان
کافی تولید نمی شود و کلسترول بد و لیپو پرو تئین ها با غلظت کم به دیواره
عروق خونی می چسبند که می تواند پیش زمینه ای برای بیماری های قلب و عروق باشد.
از طریق مسیر از پیش تعیین شده کیسه صفرا، روده ها، کلیه ها ومثانه،میکرو
ارگانیسم ها،مواد موجود در حشره کش ها،افزودنی های غذایی،چربی های تقلبی،
دارو های شیمیایی، الکل و سموم دیگر از بدن ما دفع می شوند.وقتی این مسیر،
مسدود یا بیش از حد مسموم گردد مواد سمی از طریق پوست به شکل اگزما، آکنه، راش پوستی، لکه های قهوه ای، قرمزی،خارش پوست و یا حتی قرمزی صورت، وجود خود را نشان می دهند.
شایع ترین سموم کبدی
شایع ترین و موذی ترین سموم، اسید های چرب ترانس و روغن های جامد هستند که
تقریبا در تمام مواد غذایی بسته بندی شده موجود در فروشگاه ها وجود
دارند.روغن های جامد حتی در بعضی از اقلام مواد غذایی طبیعی هم وجود دارند و
روی هم رفته 47 درصد چربی را تشکیل می دهند .
علایم کبد چرب
قطر چربی دور کمر در مردان و زنان می تواند علامت اختلالی باشد که اصطلاحا به آن کبد چرب می گویند . کبد
چرب کبدی است که فرایند تغییر چربی در آن متوقف شده و این عضو به اندام
ذخیره کننده چربی تبدیل شده است. اصلا مهم نیست که شما ورزش می کنید یا نه ،
بلکه باید عملکرد کبدتان را بهبود بخشید .حذف یا از بین بردن این چربی
اضافه نیازمند یک رژیم غذایی سم زدا و پاکسازی کننده کبد است و این کار به زمان و صبر نیاز دارد. باز سازی کبد یک شبه اتفاق نمی افتد و به 3 تا 5 ماه بیشتر زمان نیاز دارد.
کبد تنبل ریشه تمام بیماری ها
شاید شما به خاطر بیماری هایی مانند یبوست ،آلرژی،کلسترول بالا ،تحریک معده، قند خون بالا، آسم و راش پوستی تحت مداوا قرار گرفته باشید، بدون اطلاع از اینکه ریشه تمام این بیماریها در کبد شما است .این عضو بزرگ و سم زدا در مدت کوتاهی بر اثر بد کار کردن ،ناخوشی، تنبلی و ناراحتی از کار می افتد و همه اینها به خاطر فقر غذایی و شیوه زندگی نادرست مان است .
سلامتی کبد، سلامتی جسم و روح
عملکرد کبدرا البته می توان اصلاح کرد و حتی می توان کبد
آسیب دیده را دوباره باز سازی کرد . هدف انگیزه دادن به شما برای مراقبت
از کبدتان با پیروی از برنامه های غذایی کمک کننده برای سم زدایی روزانه
است. اگر شما با کبدتان همکاری کنید تا کارش را به درستی انجام دهد، تاثیر
آن را در جسم و روح خود به خوبی مشاهده خواهید کرد.
چیزی که به آن نیاز دارید یک برنامه غذایی جدید و پاکسازی کننده کبد است؛رژیمی که تمام اندام های بدن مثل پانکراس، کلیه ها ،روده ها و معده را قادر به همکاری و عملکرد درست می کند. در این حالت کبد شما هرگز توسط مواد سمی از کار نمی افتد و اگر کبد شما با چربی های طبیعی گیاهی و حیوانی سر و کار داشته باشد ،بدنتان هماهنگی خود را به دست می آورد.
غذا ها و چربی های خوب
حتی الامکان کمتر آنها را بپزید ) حبو بات بنشن های پخته شده ،مغز ها و
دانه های خام،نان تهیه شده از حبوبات کامل و غذاهای آماده بدون افزودنی های
شیمیایی را بخورید. اینها غذاهایی هستند که اجداد چربی های خوب طبیعی تازه
پرس شده دانه ها و مغز هایی مانند کنجد، آفتابگردان ،کدو تنبل ،گردو و
نارگیل هستند. این روغن هاو اسید های چرب ضروری (امگا 3 و امگا 6 ) که بدن
به آنها نیاز دارد، کبد را قادر می سازد تا از آنها به منظور تامین وزن طبیعی بدن استفاده کند .
شما باید میوه و سبزی های تازه یا خیلی کم پخته شده (اگر پخته شده آنها را
استفاده می کنید تا حد امکان آنها را کمتر بپزید تا مواد مغذی شان ازبین
نرود.) حتما روزانه حداقل 8 اونس (240 میلی لیتر) آب سبزی های تازه را مصرف
کنید . آب هویج ،چغندر، اسفناج ،کرفس ،کلم و خیار همگی مناسبند و می توان
آنها را با ترکیبات مختلف مصرف کرد . مثلا مخلوط آب هویج، کرفس و سیب به
همراه کمی زنجبیل، جهت بهبود طعم ، برای کبد
بسیار مفید می باشد . 75 درصد رژیم غذایی شما باید خام باشد . استفاده از
لیمو ، سیر، فلفل قرمز یا روغن زیتون به برنامه رژیم غذایی پاکسازی کننده کبد
می تواند کم و بیش موثر باشد . نوشیدن روزانه8 لیوان آب ضروری است . آب را
تاحدامکان همراه غذا ننوشید. در واقع آب را باید نیم ساعت قبل از غذا یا 1
ساعت بعد از غذا بنوشید؛چون مصرف نوشیدنیها همراه با غذا شیره معده و مهم تر از آن اسید کلریدریک معده
را رقیق می کند .شما باید برنامه پاکسازی را حداقل به مدت 21 روز ادامه
دهید( ترجیحا به مدت سه ماه کامل) تا از فواید آن به طور کامل سود ببرید.
غذاهای امروزی بزرگترین دشمن کبد
بزرگترین حمله به بدن و کبد از طریق مواد غذایی امروزی صورت می گیرد. میزان غذاهای تغییر یافته و فرایند شده و شیمیایی در این قرن بسیار افزایش یافته و کبد ما فشاری بیش از کبد
نسلهای گذشته تحمل می کند. بیشتر مواد غذایی بسته بندی شده در فروشگاهها،
حاوی مواد افزودنی شیمیایی است که برای جلوگیری از فاسد شدن خوراکی ها به
آنها اضافه می شود؛ موادی مثل :آرسنیک،هیدروکسید آمونیاک،استیک ان هیدرید،
هیپوکلرات سدیم، سیلیکات آلومینیوم و کلسیم، استئارات منیزیم و تعدادی دیگر
از مواد شیمیایی می باشند .
کبد ما قادر به تشخیص غذاهای جدید و تغییر یافته نیست؛ بنابراین با آنها
مانند مواد سمی بر خورد می کند و به بهترین شکل ممکن سعی در دفع آنها دارد .
وقتی مقدار آنها بیش از حدی باشد که بتواند را از طریق سیستم گوارش دفع
کند، آنها را از طریق پوست دفع می کند .
وقتی که مقدار مواد سمی بیش از حد شوند کبد خسته شده و موادی مانند چربی های جامد مصنو عی و دیگر مواد سمی در خون جمع می شوند که نتیجه آن کسالت و بیماری است .
قند ، شکر و شیرین کننده های مصنو عی
گرچه بدلیل مزمن بودن بیماری های مرتبط با شکر، مشاهده عوارض منفی شکر کمی
سخت و وقت گیر است و برای ثابت کردن آن ممکن است به 20 تا 30 سال زمان نیاز
داشته باشیم ،اما مشکل تر از آن این است که بتوانیم مردم را ترغیب کنیم که
برای حفظ سلامتی شان از غذاها و نوشیدنی های مورد علاقه شان دوری کنند .
سوربیتول، فیتول ،زایلیتول و نشاسته جامد هیدروژنه که الکل طبیعی موجود در
شکر هستند بطور معمول در شیرینی ها و آدامس ها وجود دارند و مصرف آنها در
افرادی که قندخون بالا هم دارند مشکلی ایجاد نمی کند، اما می تواند موجب
بروز تورم، انقباض و اسهال شوند. این مواد مستقیما باعث بروز پوسیدگی دندان ها نمی شوند اما با تغذیه باکتری های استرپتوکوک پوسیدگی شدید دندان ها را افزایش می دهند.
چاقی،انواع دیابت، فشار خون بالا، بیماری های قلبی و عروقی، نقص سیستم ایمنی ، آرتریت ها، سنگ کلیه و سنگ کیسه صفرا، بیماری کرون،کولیت، کم خونی، سکته قلبی ، سرطان
ها و انواع حساسیت ها گوشه ای از امراضی هستند که در اثر تحت فشار قرار
گرفتن متابولیسم بدن پس از استفاده از شکر سفید و در نتیجه از هم گسیختگی
مراحل گوارش و ایجاد اختلال در کارکرد مغز و کبد و سیستم آنزیمی بدن می توانند بوجود آیند.
1- داوینچی همزمان با یک دست می نوشت و با یک دست نقاشی می کرد !
2- هیتلر از مکان های بسته وحشت داشت !
3- مار می تواند تا نیم ساعت بعد از قطع شدن سرش نیش بزند !
4- هر انسان تا 8 دقیقه بعد از قطع گردنش هنوز به هوش است !
5- اغلب مارها 6 ردیف دندان دارند !
6- وقتی به خورشید نگاه می کنید 8 دقیقه قبل از آن را مشاهده می کنید !
7- قلب میگو در سر آن واقع است !
8- ظروف پلاستیکی تقریبا 50 هزار سال در برابر تجزیه مقاومند !
9- حدود 250 نفر از محققان ناسا ایرانی هستند و رئیس کامپیوتر ناسا یک ایرانی است !
10- دانشمندان دریافته اند مورچه ها هم مانند انسان ها صبح ها خمیازه می کشند
11- حس بویایی مورچه با سگ برابری می کند !
12- آیا می دانستید تصمیم بر این بود که کوکا کولا به عنوان دارو استفاده شود !
13- با 30 گرم طلا می توان نخی به طول 81 کیلومتر درست کرد !
14- فنلاند از 170 هزار و 585 جزیره تشکیل شده است !
15- زمین در آغاز پیدایش 2000 بار بزرگتر از حجم کنونی اش بود !
16- در زبان عربی برای کلمه شمشیر 850 واژه مختلف وجود دارد !
17- گرانترین کفش دنیا 1 میلیارد و 700 میلیون تومان است !
18-برای تخمین زدن حشره های روی زمین کافیست
به ازای هر انسان 200 میلیون حشره ریز و درشت در نظر بگیریم !
19- کوسه با شنیدن ضربان قلب طعمه خود آن را پیدا می کند !
20- فیل تنها حیوانی است که نمی تواند بپرد !
21- قلب وال در هر دقیقه فقط 9 بار می زند !
22- ایرانیان در انگلیس ثروتمندترین قشر هستند حتی ثروتمندتر از ملکه الیزابت !
23- در سال 1380 تعداد گوسفندان زلاندنو 44
میلیون راس اعلام شد در حالی که جمعیت این کشور 4 میلیون نفر بود !
24- قوه چشایی پروانه در پاهای آن تعبیه شده است !
25- جوانان هندی شادترین و ژاپنی ها افسرده ترین های جهان هستند !
26- مغز در هنگام خواب فعالتر از وقتی است که تلویزیون می بینید !
27- 90% سم مار از پروتئین تشکیل شده است !
28- چشم انسان معادل یک دوربین 135 مگا پیکسل عمل می کند !
29- آب دریا بهترین ماسک صورت است !
30- سرعت عطسه یک انسان برابر است با 160 کیلومتر در ساعت !
افزودن ادویه ای مانند هل با کالری و سدیم کم علاوه بر طعم دادن، خاصیت غذا را نیز افزایش می دهد.
هل برای دفع سنگ کلیه و صفرا موثر است.
هل که متعلق به خانواده زنجبیل و کمی تند است، پس از فلفل سیاه لقب ملکه ادویه ها را به خود اختصاص داده است.
سایت «ehow» به چند خاصیت این ادویه بومی کشور هند پرداخته است.
* هل، منبع غنی کربوهیدرات، پروتئین، روغن های فرار، فیبر خام، کلسیم، فسفر و آهن است.
* غرغره روزانه با دم کرده هل و دارچین، فرد را از عفونت های باکتریایی مانند عفونت گلو و آنفلوآنزا محافظت می کند. این دم کرده التهاب گلو را نیز درمان می کند.
* چای هل افسردگی، حالت تهوع، سردردهای بر اثر سوءهاضمه را درمان می کند.
* این ادویه که خاصیت تصفیه کننده دارد، در سم زدایی بدن موثر است.
* در کشورهای آسیایی مانند هند، ژاپن و کره، چای هل برای درمان یبوست و اسهال خونی به کار برده می شود.
* این ادویه خاصیت رونده دارد و نفخ بر است.
* جویدن هل علاوه بر خوش بو کردن دهان برای دفع کافئین بیش از حد از بدن کمک می کند.
* در جنوب آسیا، هل سبز برای درمان عفونت های دندان و لثه مورد استفاده قرار می گیرد. علاوه بر آن، مانع ناراحتی گلو، گرفتگی ریه، سل و التهاب پلک می شود.
* روغن فرار هل برای بهبود بخشیدن به سوخت و ساز بدن به کار برده می شود.
* در بعضی مواقع، هل برای درمان سرطان روده نقش موثری دارد.
صفرا باعث تیزی و حدت در جریان خون میشه ...خون در مغز این افراد فرز تر
جریان داره پس مطالب رو زود میگیرن!!حافظه خوبی دارن ...حدت ذهن
دارن..حاضر جواب و پر حرف هستن همیشه جواب توی آستین دارن .... کم نمیارن
اکثرا
بسیار سریع و مثل فشفشه حرف میزنن ..یه دوست صفراوی دارم که از بس سریع
حرف میزنه همیشه حرف " دال" رو جا میزاره....الفبا به گرد پای صحبتاش
نمیرسن ...
*
هنوز سوال از دهنت در نیومده جوابت رو میدن
اعتماد به نفس و جسارت بالایی دارن که البته شدت و ضعف داره
یعنی ادمهای صفراوی یه قالب و تابلوی مشابه هم دارن با یه طیف وسیع ....
گاهی پر انرژی و پر تحرک هستن گاهی بی رمق و خسته
گاهی میل جنسی بالایی دارن و گاهی کم
اصلا تحمل ریاست دیگران رو ندارن!!!از انتقاد خوشش نمیاد...
خوابشان کم است ...
ما یه استاد صفراوی داشتیم که شبی 2 ساعت می خوابید البته احساس خستگی هم نمیکرد...
بد ترین فصل براشون تابستونه حسابی کلافه هستن و گرمایی
صفرا داغه مثل آتش پس حرارتش چربیهای بدن رو میسوزونه
پس آدم صفراوی لاغر هست و از اون ادمهایی هستش که هر چی میخوره بازم شکمش به پشت کمرش چسبیده و عمری در حسرت چاق شدن میسوزه...
مثالش همین ادمایی که همش دنبال رژیم چاقی میگردن هر چی هم میخورن چاق نمیشن...
قیافه آدمهای صفراوی:
اکثرا صورتهای کشیده ای دارن با بینی و یا دهان بزرگ!!یا هردو بزرگه یا یکیشون...
چون
صفرا از عنصر آتشه و باید از یه راهی خارج بشه تا نسوزیم!! راه خروجش هم
بینی و دهان هست ...حالا یه دختر صفراوی دماغشو عمل کنه در واقع سیستم
تهویه حرارت بدنشون رو دستکاری کرده....
ممکنه بر حسب شدت حرارت چشمای ریزی داشته باشن
بدنشون لاغر و رگهای پشت دستشون برجسته و مشخصه
سرشون بزرگه!! (کله گُنده)!!...
مردان صفراوی در قسمت جلوی سر کچل میشن ...
در دوران بلوغ قسمت پیشانی و گونه ها جوش میزنه و چانه از جوش در امانه
چون صفرا از حرارته و تا میتونه میره بالا پس زیاد به چونه کار نداره
چون حرارت دارن ،فولیکولهای مو در بدنشون میسوزه و بدنشون مثل آدمهای دموی مزاج پرمو و پشمالو نیست...چندان چهار شونه هم نیستن
قفسه سینه باریک و قد و بالای لاغر و کشیده دارن
رنگ پوست متمایل به زرد است و حالت سبزه و گندمگون ندارن
موی سر افراد صفراوی لخت و صاف نمیشه اکثر خشکه و فر داره
خوب!!
حالا
یه بار دیگه ویژگیهای ظاهری افراد صفراوی رو مرور کنید و قیافه آقای احمدی
نژاد و علیرضا خمسه رو تجسم کنید ...این دو نفر نمونه بارز مزاج صفراوی
هستن
خاله شادونه!!که برنامه کودک اجرا میکنه هم کاملا چهره افراد
صفراوی مزاج رو داره!!. ..ببخشید دیگه مجبوریم از کسایی مثال بزنیم که همه
دیده باشن
توی درمانگاه دو تا همکار صفراوی دارم: دقیقا صورت کشیده
چهره متمایل به زرد لاغر با بینی بزرگ و دهان گشاد!! یکیشون وقتی میخنده
نیشش تا بناگوش باز میشه اینجوری: هردو پر حرف ...و خیلی هم سریع و تند و
فرز صحبت میکنن پر کار و پر انرژی...
یکیشون عین فشفشه راه میره
یه بار صفرای هردوشون همزمان زد بالا ...قاط زدن اساسی و حسابی دعواشون شد ...دو دقیقه بعد آروم شدن انگار نه انگار....
میزان بزرگی دهان و بینی رو نسبت به فرد ی با مزاج معتدل می سنجیم علی
الخصوص اگر خانم باشن و انتظار نمیره یه خانم صفراوی دهان و بینی آنچنان
بزرگی داشته باشه....به هر حال یه بزرگی در دهان یا بینی هست البته بستگی
به شدت حرارت و صفرا داره
من خودم امروز جایی یه خانم صفراوی دیدم با
بینی متوسط و دهانی نسبتا بزرگ که البته بزرگیش به چشم نمیاد...رگهای پشت
دستش برجسته بود و توی این سرما
بی جوراب و با کفش تابستونی می گشت!!!..صورتش هم کشیده بود و ته رنگ چهره اش زرد...صدای کلفتی داشت و بلند صحبت می کرد...
از
طرفی بعید است شخص صفراوی مزاج، لب و دهان غنچه ای و بینی نهفته و ریز مثل
ژاپنی ها داشته باشه...این رو به خاطر داشته باشید..(ممکنه طرف سرش یه
مزاج مثل بلغمی داشته و تنش صفراوی و فرز و گرمایی است!!)
یا در تشخیص اشتباه کردید یا در سنجیدن میزان بزرگی دهان و بینی دچار خطای دید شدین....
از طرفی امروز بر خلاف قدیم اکثر مردم مزاج ترکیبی دارن یعنی سرشون یه مزاج و تنشون یه مزاج دیگه داره مثلا سر دموی مزاج و تن بلغمی
آدمهای صفراوی مزاج در نیمه ماه قمری وقتی قرص ماه کامل است دچار جوش و
خروش بیشتری میشوند و احتمال اینکه برخوردها و رفتارهای گزنده ای نسبت به
دیگران داشته باشند بالا تر است..
همونطور که جاذبه ماه باعث جزر و مد آب دریاهاست ،جزر و مد در بدن گرم مزاجان هم اتفاق میفته یعنی صفراوی ها و دَمَوی ها...
مثلا
ممکنه در نیمه ماه قمری فرد صفراوی دچار عصبانیت های زودرس شده برخوردهای
تند و شتاب زده ای نسبت به دیگران داشته باشد و قضاوت ها و برداشتهای
نادرست که البته چون هیچ خودخوری ای ندارند و اکثرا افراد بی پرده و جسوری
هستند ممکنه بسته به شرایط و نوع تربیت و هزار فاکتور موثر دیگه؛قضاوتهای
نادرست نسبت به شخص مقابل رو به زبان بیارن و باعث دلخوری بشوند...
حتی
ممکنه این اشخاص در نیمه ماه قمری اوضاع یک سایت رو به هم بریزند اما کم
کم از 17 ماه قمری به بعد آرام میشن و به گوشه ای می خزند و ارسالهای عادی
رو از سر میکیرند...و نسبت به خیلی چیزها بی تفاوت تر میشن
ممکنه دست
به ارسالهای دور از تامل بزنند که بعد از چند رو ز خودشان واقعا پشیمون می
شن.....نمونه اش رو بارها با هم در این سایت شاهد بودیم..
اصولا صفراوی ها عجول هستند و بعضا با شتاب تصمیم میگیرند
هر گز گرم مزاجان صفراوی کار امروز رو به فردا نمی اندازند ..تاخیر و شک و دودلی در اجرای تصمیم ها ندارند...
باز هم بسته به نوع تربیت و شرایط زندگی!!صفراوی ها میتونند فرماندهان و مدیران جسوری باشند
مزاج صفراوی رو اگر در جهت مثبت رشد بدی انسانهای فوق العاده و شجاع و سالمی میشن !!
مثال:
یه خانم 24 ساله مهندس کامپیوتر از دانشگاه آزاد خیلی فرز و
زبل و باهوش و معروف به پرحرفی!!....قد کشیده صورت کشیده دهان در حالت
خندیدن بیخ تا بیخ باز میشه...بینی هم کمی بزرگتر از بقیه خواهر ها و
مادرش....
سر سفره شام یه شب تابستانی جایی مهمونی هستن
تلفن به صدا در میاد و خبر قبولیه یکی از اقوام در دانشگاه آزاد ابلاغ میشه!!
یکی از حضار میگه:ولش بابا مدرک دانشگاه آزاد که به درد نمیخوره...
هنوز
حرف از دهن این پیر مرد 70 ساله( که منظوری هم نداشت) در نیومده بود که
این خانم قاطی کرد....تند تند شروع کرد به دفاع از مدرک دانشگاه آزاد و
بدون در نظر گرفتن شان و سن و سال طرف مقابل کلی حرف زد آخرش هم زد زیر
گریه!که مردم نمیفهمن ما هم زحمت کشیدیم و از این حرفها
همه ساکت بودن
کسی جرات حرف زدن نداشت چون سابقا به تجربه ثابت شده این وقتا باید سکوت
کرد!!!وگرنه طرف بیشتر قاطی میکنه و ممکنه فحش هم بده...
این ویژگی
افراد صفراویست که بسته به نوع تربیت و فرهنگ و ظرفیت وجغرافیای محل زندگی
و...با گستاخی و بدون در نظر گرفتن شان طرف صحبت میکنن...اتفاقا این خانم
در خانواده ای رشد کرده بود که کسی یه بار هم بهش نگفت بالای چشمت
ابروست....پس گستاخی و به قولی زبون درازی!!در این شخص بیشتر نمود پیدا
کرده...
تا اینجا باید متوجه شده باشید که همه صفراویها به یه اندازه صفاتشون نمود پیدا نمیکنه
اتفاقا چند دقیقه بعد این خانم آروم گرفت انگار نه انگار اتفاقی افتاده...میگفت و میخندید!!!!!..........
سن صفراوی+فصل تابستان+مزاج پایه صفرا+عدم یادگیری در کنترل خشم های آنی در خانواده !!!= گستاخی های دور از شان
بدیه
قضیه اینه که این افراد راحت و بی پرده حرفشون رو میزنند و خودشون رو خالی
میکنند بدون در نظر گرفتن مزاج و روحیه شخص مقابل ...خصوصا اگه شخص مقابل
یه آدم سودایی مزاج باشه...
موهای افراد صفراوی مزاج خیلی زود چرب میشه گاهی بعضیهاشون میگن همینکه از حمام میایم بیرون موهامون چربه...
به
خاطر اینکه صفرا چربیهای بدن رو میسوزونه و میاره بالا(مثل آتش و حرارت که
همش میاد بالا) بعد چربیها رو از طریق پوست سر دفع میکنه..به خاطر همین
چربی سوزیه که صفراویها لاغرن و هر چی میخورن چاق نمیشن
کف دست و
پای افراد صفراوی همیشه گرمه خصوصا تابستانها که ممکنه از شدت داغی تاول
بزنه احتمال تاول زدن خیلی کمه این حالت نادره ولی من بین یکی از آشناهام
یه خانم 40 ساله میشناسم که هیچوقت جوراب نمیپوشه حتی زمستونها کف پاهاش
داغه و تابستونها مرتب تاول میزنه
پس اگه با یکی از دوستاتون مصاحفه کردید و حس کردین کف دستش داغ و خشکه(بدون عرق) بدونید طرف صفراوی مزاجه...
اگه خیلی با علاقه مطالب این تاپیک رو به خاطر بسپارید با همین مصاحفه ساده میتونید خیلی چیزها رو در مورد دوستتون حدس بزنید...
صفراوی ها علاقه زیادی به خوردن آب یخ!!دارنکیسه صفرا در همسایگی معده س
کیسه صفرا حرارت داره و گرمه
یخ که داخل معده شد سرماش به کیسه صفرا میرسه و صفرای داخل کیسه رو بلور میکنه و این میشه مقدمه تشکیل سنگ صفرا!!!....
بعضی افراد از عرق بد بوی بدن شاکی هستن
عرق افراد سر د مزاج بوی بدی نداره اما عرق بدن افراد گرم مزاج مثل همین صفراوی ها ؛بدبوست
بچه
صفراوی یه بچه لاغر و کم غذا اما فوق العاده شیطون و پرتحرک هست که مادرش
میگه: بچم هیچی نمیخوره اما دیوار راست رو میگیره میره بالا!!
حتی توی
خواب هم هی جفتک میزنه!!!بی قراری ناشی از مزاج گرم توی خواب هم راحتش
نمیذاره.. شب گوشه اتاق می خوابه صبح توی ایوون باید پیداش کنی... ..
دیدین پیر مردها و پیرزنهای لاغر اندام اما شاد و پر انرژی و پر جنب و جوش؟؟
اینا دقیقا مثال آدمای صفراوی هستن...که به قولی حتی تا لب گور هم با پای خودشون میرن!!...
البته یه ویژگی صفراویها اینه که حالی به حولی هستن...یه وقت ممکنه خسته و بی انرژی باشن یه وقت هم دیگه اوج میگیرن حسسابی!!
باز
هم بسته به خیلی چیزا و تربیت پایه و...ممکنه فرد صفراوی اهل هارت و پورت و
بلف زدن باشه..که این هم خودش طیف وسیعی داره و در همه صفراویها به یه شدت
و میزان نیست
مثلا شب قول میده:ال میکنم بل میکنم!!صبح انگار نه انگار...
به
خاطر اینه زمان قول دادن صفراش اوج گرفته بود...موقعی که میزنه زیر قولش
صفراش کمی فروکش کرده باید یه چای زنجبیل بهش بدی تا حسابی صفراش اوج بگیره
تا به قولش عمل کنه
تو فامیلمون یه آقای صفراوی داریم اینقدر هارت و پورت میکنه که حد نداره
مثلا
دیدن یکی میاد توی سایت:من ال هستم بل هستم قصد دارم این کار رو بکنم!!بعد
6 ماه منتظر میشینی میبینی طرف حتی یه کلمه دیگه هم ارسال نکرده...چون اون
زمان صفراش اوج گرفته بود!!
اگه دو تا صفراوی با هم ازدواج کنن زندگی پر شور حرارتی خواهند داشت
بدیش اینه که وقتی دعواشون بشه ظرفی سالم توی آشپزخونه نمی ذارن ...یه بدی دیگه هم اینه که ممکنه هر کدوم بخوان رییس باشن
زن
بلغمی هم میتونه با شوهر صفراوی کنار بیاد چون آرام و صبوره...اما آخرش
این شوهر صفراوی از دست زن بلغمی و سرد مزاجش یا دق میکنه یا معتاد میشه...
اگه زن صفراوی و مرد بلغمی باشه این مرد میشه زن ذلیل ...چون صفراویها دوست دارن رییس باشن...
یه سوال؟ به نظرتون چه مشاغلی در جامعه برای صفراوی ها مناسب نیست؟؟
بدترین شغل برای صفراویها فروشنده بودن و راننده تاکسی بودنه!!داغون میشن اساسی..
مثال:
یه
پدر بزرگ 86ساله دارم که خیاطه. ..هنوزم که هنوزه میشینه با دقت یه
پیرهنایی برای مادربزرگم میدوزه بیا و ببین....یه عمری مانتو مدرسه ماها رو
پدربزرگم میدوخت
این پدربزگم یه تابلوی صفرای خالصه:
هنوز روی پای خودشه بدون کوچکترین وابستگی به کسی
شاد و خندون و در عین حال زود جوش میاره و زودی خاموش میشه
این همه سال ذررره ای کینه از کسی به دل نگرفته
لاغر
موهای جلوی سرش ریخته
بینی بزرگ!
عاشق رنگ قرمز
زود تصمیم میگیره و بی معطلی و دودلی! تصمیمش رو اجرا میکنه گاهی عجول به نظر میاد...
صفراویها
در ازدواج ایرادهای بنی اسراییلی نمیگیرن و اگر واقعا عاشق کسی باشند از
آسمان سنگ هم بباره تزلزلی در عشق اونها پیدا نمیشه
پدربزرگم هر بار عین یه پسر 18 ساله میشینه و ماجرای خواستگاریش از مادربزرگم رو با وجد تمام!!تعریف میکنه
یه
دقیقه هم آروم نمیشینه حتما یه کاری واسه خودش درست میکنه و خودش رو سرگرم
نگه میداره...یادمه بچه که بودم یه مسافرت باهاشون رفتم اوقات بیکاریش رو
توی مسافرت کوبلن می بافت!!!! کارهای هنری رو دوست داره...
ما هر سال
روز میلاد حضرت علی اکبر ع – روز جوان - رو زنگ میزنیم بهش تبریک
میگیم!!!(اونوقت یکی باید روز سالمند زنگ بزنه به ما به اصطلاح جوونهای این
دوره زمونه تبریک بگه!! )
بیماریهایی که صفراویها مستعد ابتلا به اونها هستن:
احتمال ابتلا به فشار خون و انسداد عروق قلبی در افراد صفراوی مزاج کمه..افراد صفراوی مزاج دچار افزایش چربی خون نمیشن..
در
فصل تابستان با خوردن گرمی ها و استنشاق بوی گرم مثل بوی اسپند دچار سردرد
در قسمت پیشانی میشن...زیاد زیر آفتاب موندن ...ورزش کردن زیر آفتاب برای
اونها شدیدا مضر هست و باعث جوشش صفرا و بروز این سردرد میشه
برای
بهبود سردرد صفراوی و قاط زدنهای صفراوی بهترین درمان نوشیدن شربت سکنجبین
هست که با سرکه طبیعی و عسل درست شده باشه نه سکنجبین پاستوریزه بازار!!
آکنه
صورت که در سن صفرا و در فصل تابستان و گرما و با خوردن شیرینی و گرمی ها
بدتر میشه ...آکنه صفراوی قسمت چانه رو در گیر نمیکنه بلکه محدود به گونه
ها و پیشانی و سر هست..آکنه های نوک تیز که نوکش زرده نشانه غلبه صفراست...
صفراوی ها دچار اگزما و خارش های پوستی میشن که در فصل تابستان و با خوردن گرمی بد تر میشه اما زمستان از این اگزما در امانند
غلبه صفرا میتونه باعث آروغ تلخ،مزه تلخ دهان و حالت تهوع بشه...
کلا
مزه تلخ دهان نشانه غلبه صفراست ...یه دوستی داشتم مدتی دچار غلبه صفرا
بود آنقدر از تلخی دهان شاکی بود که میگفت شب اگه بخوابم خواب ببینم دارم
شیرینی می خورم اون شیرینی توی خواب هم مزه تلخ میده....
ادرار غلیظ و زرد پررنگ همراه با سوزش و بوی تند نشانه غلبه صفراست
یادمه یا مریضی داشتم این شکایت رو داشت بهش میگفتم ممکنه عفونت ادرار داشته باشی میگفت نه من هر وقت گرمی بخورم اینطور میشه....
غلبه
صفرا در مغز باعث خشکی مغز و عصبانیت های آنی میشه که میتونه منجر به جنون
و پرخاشگریهای خطرناک بشه ....مقدمه ورود به این مرحله ،بی خوابی هستش
....
یعنی اگه یه صفراوی مزاج یه مدت بی خواب بشه ...مزه دهنش تلخ
بشه و شامه و شنواییش قوی بشه این نشون میده که ممکنه این فرد در چند روز
آینده یه قاط اساسی بزنه...
صفرا خشکه..
هر چی خشکی در مغز بیشتر ===حس بویایی و شنوایی قویتر!!
مثال:
یه همکار صفراوی داشتم یه خانم جوون و لاغر ...سر درشت... بینی جراحی شده!! خیلی هم سریع صحبت میکرد....
یادمه
وقتی هوا رو به گرمی رفت یه مدتی هی بهم زنگ میزد که زودتراز اون برم شیفت
اورژانس رو تحویل بگیرم چون هر کاری کرد تا 3 -4 صبح خوابش نبرد ه و
بنابراین خسته س و نمیتونه زود بیاد
هر وقت هم میومد کلافه بود ...هی
میگفت دهنم تلخه...میرفت پیش پرستارا بهش امپول ضد تهوع تزریق میکردن
...چون همش احساس دل به هم خوردگی داشت
حالا خوراک موقع استراحتش چی بود؟؟هی قهوه و چیپس می خورد...یعنی دقیقا چیزایی که مزاج گرم و خشک دارن....
فکر میکرد با قهوه خستگی ناشی از بی خوابیش رفع میشه ...اما باعث تشدید صفراش میشد...
خلاصه یکی دو هفته به این منوال گذشت یه روز در میون پیامک میداد که من زودتر برم شیفت رو تحویل بگیرم چون بازم نتونست بخوابه....
یه
روز ظهر موقع برگشتن با هم بودیم یه پرایدی آروم میزنه به ماشینش...هیچ
خطی هم برنداشت اما ناگهان قاطی زد دیدنی یه پرخاش و جنگ و جدالی با راننده
پراید راه انداخت که حد نداشت ...کسی هم جلودارش نبود ...زنگ زد 110 !یه
ماشین پلیس و 2 تا افسر بیچاره رو الاف خشم ناگهانی خودش کرد ....افسر
مونده بود چی بگه!!
اون بی خوابی ها و تلخی دهان همه هشدار غلبه صفرا و جنون انی بودن!!...
اگه
کمی بیشتر طب سنتی رو تحویل بگیریم اونوقت با روزی دو سه استکان شربت
سکنجبین حال این جور ادما حسابی جا میاد هم راحت می خوابن هم تلخی دهن رفع
میشه هم جلوی خشم انی اونم زیر ظل آفتاب یه ظهر گرم!!گرفته میشه...
اگه شربت سکنجبین سخته،میتونید از شربت آب لیموی تازه استفاده کنید ...
اتفاقا
بارها بهش گفتم شربت آب لیمو بخور ! بعد از 10 روز مقداری اب لیمو ریخت
داخل چای و خورد میگفت درجا تلخی دهنم برطرف شد و دیگه هم پیش نیومد...
یه
مشکل صفراوی ها خصوصا پسرهای صفراوی ،طاسی سر در قسمت جلو ی سر هستش برای
جلوگیری از این طاسی بهترین کار حجامت در سن اوج صفرا یعنی حدود 20الی 28
سالگی هستش (حجامت بین دو کتف و حجامت سر تحت نظر پزشک وارد وبا تجربه!)
صفراوی ها عموما خواب دعوا مرافعه و جنگ و بزن بزن و جکی جان و بروسلی میبینن
صفراوی ها چکار کنند تا سالم تر بمانند؟؟
از هوای خنک بیشتر بهره مند بشن ..
از کار و ورزش و فعالیت زیر آفتاب خصوصا در فصل تابستان خودداری کنند
بهترین زمان ورزش براشون صبح زود یا غروب و شب هست وقتی هوا خنکه..
شربت آب لیمو رو فراموش نکنن
مایعات
بیشتر مصرف کنن تا ادرارشون به رنگ زرد لیمویی باشه ..ادرار غلیظ و زرد و
پررنگ با سوزش نشانه اوج گرفتن صفراست پس با مصرف مایعات خنک مثل شربت آب
لیمو و سکنجبین ،این حالت رو رفع کنن
بهتره با مطالعه بیشتر راههای کنترل خشم و عصبانیت رو یاد بگیرن!!
وبا
عمل بیشتر به احادیثی که در این زمینه اومده و با تکرار و تمرین ، بر خشم
های انی خودشون غلبه کنن چون همونطور که گفتم مزاج خشم ،گرم و خشکه و باعث
سوخت صفرا و تولید اخلاط بیماریزا در بدن هر فردی خصوصا افراد صفراوی مزاج
میشه.."یه فامیل صفراوی داشتیم کنار وسیله کارش یه کاغذ گذاشته بود روش
نوشته بود" اخــــلاق سگی ممنوع!!"
غذاهای مضر برای افراد صفراوی مزاج:
مصرف زیاد ادویه و تخم مرغ و
سیر و گوشت قرمز ...موز ..خربزه...آناناس ...طالبی
...انجیر...گردو...پسته...فندق...سیاه دانه و شنبلیله..
اینها رو میتونن مصرف کنن اما زیاده روی نشه...
خواه نا خواه ادم صفراوی میگه از گردو و فنق خوشم نمیاد چون هر وقت می خورم دهنم آفت میزنه یا جوشای صورتم بیشتر میشه....
بهتره غذاهای گرم مزاج رو با مُصلــِــح ؛ - یعنی یه چیزی که از گرمیه مزاج اون غذا کم کنه و معتدلش کنه- مصرف کنن
مصلح غذاهای گرم رو هم کم کم توی تاپیک "تو آنی که می خوری" میگم
غذاهای سازگار با مزاج صفراوی ها:
مرکبات..خیار – انار – زرشک – گیلاس – آلبالو – گوجه سبز - سوپ جو – کاهو – اسفناج – لیموترش تازه همراه با غذا و....
بهترین نوشیدنی برای رفع عطش صفراوی ها که اتفاقا خیلی هم عطش دارن ؛عرق کاسنی و عرق شاه تره هستش
میتونن نیم ساعت قبل از غذا یه لیوان شربت زرشک بنوشند
میتونن
تخم خیار+تخم کاهو+مغز تخم هندوانه+تخم کاسنی(هر کدوم رو که تونستید از
عطاری گیر بیارید) به مقدار مساوی از هر کدوم آسیاب کنید با هم مخلوط کنید و
یه قاشق غذا خوری از این مخلوط رو در یه لیوان آب حل کنید و میل کنید
....این برای فرونشاندن صفرا و عطش ناشی از اون خیلی مفیده...
افراد صفراوی مستعد بروز چه بیماریهایی هستند:
اضطراب
تپش قلب
سوزش ادرار بدون علت
اگزمایی که تابستونا بدتر میشه
لاغر شدن شدید و بی علت
شوره سر
لکه بینی و افزایش خونریزی قاعدگی
سرفه خشک
یه
اختلال روانپزشکی به اسم "دو شخصیتی"؛همونطور که گفتم صفرا میتونه باعث
بشه که شخص حالی به حولی باشه میگه میخنده خوشه یهو قاط میزنه...یا هارت و
پورت میکنه اُلدُرم بُلدُرم راه میندازه بعد میبینی هیچی توش نیست هیچ پخی
نیست!!
حالا حالت شدیدترش میشه اختلال 2 شخصیتی...
این مثال اختلال 2 شخصیتی نیست یه نمونه از حالی به حولی بودنه صفراویهاست:
یه
معلم زبان داشتیم یه خانم صفراوی و شاد !که اصرار داشت ماهم تو کلاسش شاد
باشیم. ..خیلی خوش بود...یهویی یه امر خلاف میلش تو کلاس میدید قاط میزد
دیدنی... طرف رو می شست پهن میکرد جلوی آفتاب 2 ثانیه بعد دوباره بساط چه
چه و گلخنده پهن بود یعنی عصبانیتش تا اخر کلاس طول نمیکشید بین بچه ها به
یه آدمunstable !معروف بود...
خوب!دیگه هر چی از صفرا داشتم گفتم
فقط
یادتون باشه این مزاج یه مزاج عادی هستش من بیماری و مرض بهتون معرفی
نکردم بلکه مزاج خیلی از ادمای عادی دور و برمون رو که روزمره باهاشون سرو
کار داریم گفتم و اینکه چیکار کنن تا سالمتر باشن چی بخورن چی نخورن ...چه
اخلاقایی دارن
بسته به تربیت و محیط زندگی ممکنه از تابلوی صفرا صفات خوب یا بدش بیشتر نمود پیدا کنه...
.از رئیس جمهور و یه فرمانده موفق و شجاع جنگ تا آدم دم دمی مزاج و بد اخلاقی که هیچی توش نیست...
اگه درست تربیت بشن و خودشون هم در خصوص تربیت خودشون بیشتر کار کنن به نظرم میتونن انسانهای موفقق و نو آور و مبتکری باشن
گرم مزاجهای آینده ساز!!!...
اختلال دو شخصیتی با دو قطبی فرق داره با هم !!
وقتی میگیم "اختلال" یعنی فرد دچار غلبه یه خلط مثلا صفرا یا ...شده و بیماره و احتیاج به درمان داره نه اینکه مزاجش صفرا باشه...
همونطور
که صفراویها خودشون بی کینه هستن توقع دارن دیگران هم از رفتارهای اونا
کینه ای به دل نگیرن اگه مثلا سر یه سودایی قاط بزنن ،سودایی خودخوری میکنه
و به دل میگیره صفراوی میگه:اه!چه ادم بی خودی!!مگه من چی گفتم؟!!...یعنی
از همه توقع بی خیالی داره... (حتی سودایی مدتها از کارهای خودش عذاب وجدان
داره و هی گیر میده به قضیه!!)..
صفراوی زود پشیمون میشه و گیر نمیده ...زود بی خیال میشه چون گیر نمیده به نظر میاد پشیمون نشده...
در مورد دومی ( خون ) مزاجها : اونا هم گرم مزاجن و بسته به شدت حرارت ممکنه بینی و دهان بزرگی داشته باشن
یا ممکنه سرش صفراوی باشه و هیکلش دموی...چون هیکلی و دموی بودن مال صفراوی ها نیست...
سن
بالای 35 سال دیگه سن سردیه...اگه طرف شکم داره یعنی شکمش بلغمی شده چاقی
ای که بیشتر در شکم و نیم تنه متمرکز باشه مال بلغمه...یعنی طرف مزاج پایه
اش گرمه منتها الان به مقتضای سن سردی ،سردی افتاده در شکمش
باز قاطی
نکنیدا!!اینایی که گفتم اصلا سخت نیست نکاتش رو کنار هم یادداشت کنید و
تمرین کنید در ضمن برای تشخیص مزاج هم باید به ظاهر جسمی توجه کنید هم
رفتارها..
این حدیث رو شنیدید:؟
شیطان در رگهای انسان جریان داره و در خون انسان به همه جای بدنش میرسه؟؟
با
توجه به اینکه شیطان و دودمانش همه از جنس جن هستن و جن هم از آتش پس فکر
کنید ببینید وقتی به شیطان جولان تاخت و تاز میدیم چه بلایی سرمون میاد
به نظرم حدیث قابل تاملیه..
ول یه تعریف مختصر از صفرا:
صفرا ماده ای سبز رنگ و تلخ مزه هست که در کبد ساخته میشه و در کیسه صفرا که درست زیر کبد قرار گرفته ذخیره میشه
صفرا از آب و چربی و پروتئین و یه سری ترکیبات دیگه ساخته شده
چربی صفرا همون چربی معروف خودمون یعنی" کلسترول" هست
در طب قدیم اومده که افزایش کلسترول خون فرد رو صفراوی مزاج میکنه
از طرفی ممکنه بدون هیچ مشکل و بیماری ای ،صفرای فرد بر دیگر اخلاطش برتری داشته باشه
مثلا جوونتر ها صفراوی مزاج تر از پیرها هستن برای همین جوشی تر و بر افروخته تر هستن
آمریکاییها هم صفرای خونشون از آدمای دیگه بیشتره
*@*@*@*@*@*@
از علایم غلبه خلط صفرا بر بقیه اخلاط(یعنی خون و بلغم و سودا) :
بی اشتهایی
تهوع و و یه نیمچه استفراغی که یه مایع تلخ زرد – سبز رو از معده به دهان بالا میاره
گزگز
و سوزن سوزن شدن پوست(مثلا یکی از مریضام که کلسترول خونش خیلی بالا بود و
چند تا از علائم صفراوی شدن رو داشت ابراز میکرد که احساس میکنه انگار در
قسمتهای مختلف پوست بدنش سوزن فرو میکنن یا انگار یکی نیشگونش میگیره...!!)
خشکی دهان و بینی
مزه تلخ دهان
زرد شدن رنگ چهره
زبان زبر و خشک میشه
فرد احساس گرما میکنه و از نسیمهای خنک لذت میبره
دیدن
خوابهای آتشین مثلا دیدن خواب بخار حمام و آتیش و از این جور چیزها و اگه
دیگه خیلی صفراوی باشه چیزهایی که زرد نیستن رو هم به رنگ زرد میبینه......
اگه یه وقت در اثر ناپرهیزی و افراط و تفریط دچار این علائم شدین و
احساس کردین که صفرای خونتون بالا زده بهتره ترکیبات صفرا بُر مصرف کنین
مثلا دم کرده نعنا قبل از غذا و هویج و آرتیشو یا کنگر فرنگی........اینا صفرا بُر هستن
صفراوی
شدن باعث یه سری سردردهایی میشه که نوشیدن یه لیوان چای که لیمو ترش داخلش
چلونده باشیم میتونه خیلی سریع باعث بهبود این سردرد بشه
در مزاج صفراوی پوست به رنگ زرد درمیاد
در پزشکی هم داریم اگه مقدار بیلی روبین که یکی از اسیدهای ذخیره شده در کیسه صفراست بالا بره پوست بدن زرد میشه
البته این زردی همیشه اوله اولش از سفیدی چشم شروع میشه
یعنی
اگه از فرق سر تا نوک پاهاتون عینهو لیمو زرد باشه اما صلبیه و سفیدی چشم
زرد نباشه این زردی ناشی از صفرا نیست بلکه: شاید مرکبات زیاد خوردین یا
تیرویید کم کار بوده که بدون درگیر شدن چشم ، بقیه بدنتون زرد شده
به هر حال تا اینجا با ترکیب مطالب طب قدیم و جدید :
زردی
پوشت ناشی از غلبه صفرا اول از همه از سفیدی چشم شروع میشه و بر حسب شدت
پوست بدن رو هم درگیر میکنه و درگیری پوست بدون درگیری چشم نداریم البته
اگر در اثر انسداد مسیر خروج صفرا به روده صفرای خون بالا بره خارش پوست هم
داریم (خارش + زردی پوست که مایل به سبزه)
صد گرم آلبالو 16 گرم مواد قندی،85/0 گرم پروتئین و 6/8 کالری دارد.
بعلاوه صد گرم آن حدود 50 میلی گرم کلسیم، 20 میلی گرم فسفر، 1 میلی گرم
آهن، 400 واحد بین المللی ویتامین A ، 14/0 میلی گرم تیامین، 12/0 میلی گرم
ریبوفلاوین، 5 میلی گرم ویتامین C و نیز مقداری سدیم،منیزیم، پتاسیم، مس،
روی و املاح دیگر دارد. برای آلبالو خواص زیادی ذکر کردهاند که از جمله
میتوان به ارزش آن در درمان التهاب کلیه، ناراحتیهای کبد، معده و روده و
نیز بیماریهای تبدار اشاره کرد. دم آلبالو خاصیت ادرار آور داشته و از قدیم
به ارزش آن توجه داشتهاند. از آلبالو برای تهیه آلبالو پلو، اشکنه آلبالو،
شربت آلبالو و ترشی آلبالو و موارد دیگر استفاده میشود.
آلبالو
سرد و خشک است و برای کسانی که طبع گرم دارند مفید است.تشنگی را برطرف می
سازد و غلظت خون را از بین می برد و دافع صفرا است. مقوی معده و از بین
برنده التهاب است. اگر آب یا مربای آن را با یک دهم رازیانه مخلوط کنید
برای دفع سنگ مثانه و سوزش مجاری ادراری بسیار سودمند است.
گیلاس و آلبالو به عنوان میوه های تابستانی، از خواص درمانی بالایی برخوردارند که آگاهی از این خواص موجب میل به مصرف بیشتر این میوه ها خواهد شد. به گزارش مهر، آلبالو برطرف کننده تشنگی است و شربت آن بهترین دارو برای افرادی است که عطش فراوان دارند. صفرا را از بین می برد و قی و اسهال صفراوی را درمان می کند.مصرف آن برای گرم مزاجان و مبتلایان به فشار خون و افرادی که چربی زیادی در شکم دارند، مفید است.جوشانده مغز هسته اش با یک دهم وزنش از رازیانه، سنگ های کلیه و مثانه را از بین می برد.مصرف چند روز متوالی شربت یا مربای آلبالو، داروی نارسایی کبد و معالج ورم معده و روده است. آلبالو، کاهش دهنده فشار و غلظت خون است، باعث افزایش اشتها می شود، بنابراین برای افراد لاغر و کم اشتها سودمند است. مصرف آن باعث آرامش اعصاب می شود، ولی نباید در مصرف آن زیاده روی کرد.همچنین گیلاس سینه را نرم و معده را ضد عفونی می کند و تخمیر معده را از بین می برد و یبوست را رفع می کند. این میوه اعصاب را آرام، سموم بدن را دفع و خون را تصفیه می کند. خوردن گیلاس برای افرادی که تصلب شرایین و ناراحتی کبد دارند، مفید است. افراد چاق که می خواهند لاغر شوند می توانند گیلاس را قبل از غذا مصرف کنند، چون مصرف آن قبل از غذا جلوی اشتها را می گیرد و در عین حال باعث چاقی نمی شود. گیلاس ویتامین c دارد، به همین جهت در حفظ سلامت پوست، افزایش قدرت ایمنی بدن و تشکیل بافت پیوندی بسیار موثر است. پزشکان توصیه می کنند که گیلاس بعد از غذا خورده نشود، زیرا از هضم سریع غذا جلوگیری می کند و نیز باعث سوء هاضمه و نفخ معده می شود.
-----------------------------------------------------
امام علی علیه السلام
خوردن میوه (به) قلب ضعیف را قوی ، معده را پاک ، ترسو را شجاع و فرزند را زیبا می کند
تحف العقول صفحه 101
-----------------------------------------------------
امام صادق علیه السلام
اگر مردم می دانستند چه خواصی در سیب وجود دارد بیماران خود را تنها با آن درمان می کردند
سیب از هر چیزی سریعتر به قلب فایده می بخشد به ویژه آنکه خوشبو کننده هم می باش
-----------------------------------------------------
امام صادق علیه السلام
زیتون غذای خوبی است دهان را خوشبو می کند بلغم را از بین می برد چهره را باز اعصاب را محکم و مرض را می برد و خشم را خاموش میکند
-----------------------------------------------------
امام رضا علیه السلام
انجیر بوی بد دهان را برطرف ، استخوانها را محکم ، رویش مو را زیاد ، بیماری بر طرف می کند و با وجود آن احتیاجی به دارو نیست
-----------------------------------------------------
امام صادق علیه السلام
از امام صادق درباره سنجد شنیدم که میفرمود
گوشت سنجد برای گوشت ، هسته آن برای استخوان و پوست آن برای پوست مفید است
و در عین حال کلیه ها را گرم ، معده را ضد عفونی کرده و بازدارنده از بواسیر و تسلسل بول است
ساق پا را تقویت و جذام را از بدن ریشه کن می کند
-----------------------------------------------------
رسول اکرم صلوات الله علیه و آله و سلم
بخورید سیر را و مداوا کنید با او که هفتاد بیماری را شفا می دهد
-----------------------------------------------------
امام علی علیه السلام
خرما بخورید که شفای دردهاست
-----------------------------------------------------
رسول اکرم صلوات الله علیه و آله و سلم
شما را سفارش می کنم به
خوردن مویز زیرا صفرا را برطرف می کند، بلغ را از بین می برد ، اعصاب را
قوی ، خستگی را بر طرف ، اخلاق را خوب ، به روح آرامش و غم را می برد
-----------------------------------------------------
از امام رضا(ع) نقل شده که فرمودند:
"بپرهیز از خوردن تخم مرغ و ماهی با هم در یک وقت! چرا که باعث
نقرس و قولنج و بواسیر می شود
مداومت در مصرف تخم مرغ لکه در صورت ایجاد میکند."
-----------------------------------------------------
1 ) مصرف سیب( سیب زرد رنگ) صبح ناشتا قبل از صبحانه خصوصآدر سالمندان باعث کنترل وکاهش چربی خون می شود......
" ابو علی سینا صبح ناشتا یه دونه سیب بر می داشت نصف می کرد نصف رو خودش می خورد و نصفه دیگه رو می داد به اسبش!"
و شعار پزشکان آمریکایی:
An apple a days keep the doctor away!
-پیامبر اکرم(ص):
"سیر بخورید که در آن شفای هفتاد نوع مرض است"
..........خواص سیر که تا کنون توسط پزشکان به اثبات رسیده:
1- کاهش چربی خون
2- کاهش خطر حملات قلبی تا 25-35%
3- کاهش فشار خون
4- محرک قوی سیستم ایمنی ودر واقع نوعی آنتی بیوتیک طبیعی(ضد قارچ- انگل روده – باکتری)
5- به علت خاصیت آنتی اکسیدانی ضد سرطان و بدخیمی است
6- خلط آور ( در سرما خوردگی)
7- ضد اسهال
خرد کردن.. پختن سیر در غذا .. وساخت ترشی از آن تا حدودی ترکیبات موثره را تجزیه و غیر فعال می کند. مصرف حبه خام مفیدتر است.
یه
تحقیق روی 952 بیمار انجام شد .. همه چربی خون بالا داشتند ...به مدت 3
ماه شبی 1 تا 2 حبه سیر خوردند بعد از 3 ماه دیده شد که به طور چشمگیری
چربی خون آنها کاهش یافت.
بوی بد دهان ناشی از مصرف سیر را می توان
با جویدن مقداری جعفری خام یا یک قاشق مربا خوری عسل نیم ساعت پس از مصرف
سیر بر طرف کرد. سیر طبع گرمی دارد و مصرف آن در بیماری پوستی" پمفیگوس "
ممنوع می باشد.
-------------------------------------------------------
پیامبر اکرم(ص):
" تره تیزک ( شاهی ) را مکروه میدانم و گویا به گیاهش که
می
نگرم در جهنم روئیده است "..... کسی که تره تیزک بخورد و بعد بخوابد رگ
جذام در بینی او با وی دست به گریبان می شود .... او را در آتش مرگ می بینم
"
امام رضا (ع):
" گیاه ریحان کوهی از ما است و تره تیزک از بنی امیه! "
اما صادق (ع):
" خوردن تره تیزک در شب موجب پیسی می شود! "
....... تره تیزک گیاهی خونسوز است!!!!............
-------------------------------------------------------
سیب سرشار از سلولوز. آهن . کلسیم . فسفر .منیزیم . پتاسیم . تانن و ویتامین A . B. C می باشد.
دهان
را ضد عفونی می کند.... کسانی که نفس بد بوئی دارند طوری که دیگران را به
زحمت می اندازند 15 دقیقه جعفری خام بجوند بعد تفاله های آنرا دور ریخته و
یک عدد سیب میل کنند.
سیب غدد بزاقی و غدد معده را تقویت کرده و
ترشحات آنها را متعادل می سازد. برای همین هم سیب برای افراد ناتوان و یک
جا نشین و بی تحرک بسیار مفید است.
سیب سنگهای کلیه را دفع می کند . سنگهای صفراوی را حل می نماید .
سیب
را حتمآ باید با پوست خورد چون حاوی منگنز بوده و به هضم غذا کمک
میکند.اگر نمی توانید آنرا بجوید با پوست رنده کنید و میل نمائید.
افراد مبتلا به زخم معده سیب را رنده کنند و مصرف نمایند.
سیب
به علت دارا بودن فسفر سلسله اعصاب را تقویت کرده فعالیت های ذهنی و فکری
را تحریک می کند.( قبل از جلسه امتحان یه دونه سیب می چسبه!!)
نکته خیلی مهم:
سیب ترش نخورید
امام موسی بن جعفر (ع):
" سیب ترش و گشنیز فراموشی می آ ورد!!!"
امام باقر (ع):
" وقتی می خواهی سیب بخوری اول آنرا بو کن!
و
سپس بخور چون اگر اینگونه عمل کنی هر درد و اندوه و مرضی از بدنت خارج می
شود و موجب تسکین و آرامش چیزهایی است که از جانب ارواح بوجود می آید."
××××××× ماست رو با گوشت مرغ و تربچه نباید خورد که خیلی ضرر داره××××××××××××××
----------------------------------------------------------
سیب حرارت را فرو می نشاند درون را خنک می کند و تب را بر طرف می نماید. برای کسی که تب دار است چیزی بهتر از سیب نیست.
خوردن و بوئیدن سیب از نظر اطبا مفرح و مقوی قلب و دماغ ( مغز) و کبد است.
سیب اشتها آور می باشد.
سیب مسواک طبیعی و ضد عفونی کننده دهان می باشد.
بهترین نوع سیب .. سیب سرخ و شیرین می باشد.
اگر
سیب را موقع خواب با پوست آن بخورید به شرطی که حسابی جویده شود برای
یبوست های مزمن بسیار مفید است.( سیب زرد برای یبوست و سیب سرخ برای
اسهال....( سیب زرد ضد یبوست و سیب سرخ ضد اسهال می باشد ..... ). برای کمک
به درمان اسهال بچه ها مصرف روزی چند بار سیب سرخ رنده شده بسیار مفید می
باشد.
هشدار :
زیاده روی در مصرف سیب مخصوصآ بصورت پخته شده (کمپوت)
باعث فراموشی می شود.
جدآ از مصرف هسته سیب خودداری کنید. چون به علت دارا بودن HCN سمی می باشد!!!
امام رضا (ع):
" نگاه به ترنج سبز و سیب سرخ تعجب پیامبر خدا (ص) را بر می انگیخت."
--------------------------------------------------------------------
کمی هم در مورد ماست ... البته نه این ماستهای کارخانه ای ... اینا ملات
ساخنمونه ... ماستهایی که خودتون از شیر تازه گاوی گوسفندی چیزی درست کنید
... این ماستهای کارخانه ای باعث یبوست و بهم ریختن معده و روده میشه و به
هیچ وجه این ماستها رو مصرف نکنید ...
خواص ماست تازه و طبیعی ...
در دستگاه گوارش انسان باکتریهای مفیدی زندگی می کنند که ویتامین ب می سازند . ماست باعث تقویت این باکتریها می شه!
ماست خواب آور .... آرام بخش..... مقوی برای اعصاب و باعث حفظ جوانی وطول عمر است و اکسیر زندگی محسوب می شود.
می گن محمد علی شا ه اول! یکی از شیوخ را به سودان تبعید کرد
در
زندان محکومش کرده بودن که چیزی جز ماست نخوره.... 80 سال زندانی بود و در
سن 125 سالگی آزاد شدو باز به علت خوردن ماست چند سال دیگه هم زنده
موند!!!
علت اثر ماست در افزایش عمر را در همین خاصیت تقویت کننده
ای که روی دستگاه گوارش و باکتریهای مفید اون داره می دونن چون اعتقاد بر
اینه که همه مریضی ها از عفونت سیستم گوارشی منشا می گیرد!
اهالی بلغارستان زیاد ماست می خورند دیر پیر میشوند وموی سرشان سفید نمی شود و نمیریزد.
مالیدن
ماست به دست و سر و صورت باعث نرمی پوست و تقویت موها میشه..... مقداری
ماست را به پوست سر ماسا ژ بدین طوری که همه سر و موها آغشته به ماست بشه
بعد موها رو شانه بزنید یه نایلون فریزر هم بکشین روی سرتون تا ماست خشک
نشه ... بعد از نیم الی یک ساعت سرتون رو با یه شامپو مناسب بشورین .. با
این کار موها نرم و خوش حالت شده ریزش مو کم و ریشه مو تقویت میشه حداقل
هفته ای یک بار این کار رو انجام بدین.
چند سال پیش تلوزیون یه پیر زن بالای 100 سال را نشون داد که می گفت غذای اصلیش ماست و خرما بود.
البته ماست محلی که از شیر تازه تهیه شده باشه یه چیز دیگه هست!!
یه گفته قدیمی هست که میگه ماست رو با ماهی نخورین چون ناراحتی کلیوی ایجاد می کنه!!
کلآ
ماست مانع از جذب آهن ترکیبات غذایی می شه پس بهتره با هیچ گوشتی ( گوشت
منبع آهن است ) همزمان مصرف نشه چون کم کم باعث کم خونی و فقر آهن میشه .
پس
کی ماست بخوریم؟ به عنوان عصرونه با نون یا مثلآ همرا خرما به عنوان یه
شام سبک! خلاصه بهتره که تا 2 ساعت قبل و 2ساعت بعد از مصرف غذای آهن دار
ماست مصرف نشه تا آهن آن غذا هدر نرود!!!
پس این دوست خوبمون که پرسید
ماست رو با غذا نباید خورد شامل این غذا ها می شه : ماهی و گوشت خصوصآ گوشت
مرغ و غذاهای آهن دار و تربچه!!.
-----------------------------------------------------------
امام علی (ع):
" خوردن سیب معده را پاک می کند و می شوید"
خوردن سیب پس ازصرف غذا برای تقویت لثه ها مفید است.
خوردن و بوئیدن سیب برای تسکین تنگی نفس و تپش قلب سود مند است.
آب سیب طبیعی بهترین داروی تب بر می باشد.امام صادق (ع):
" سیب بخور که حرارت زیاد بدن را خاموش و معده را سرد می کند و
تب بر است."
سیب موی سر و شفا فیت آن را محفوظ داشته چهره را با طراوت می سازد. خستگی و ضعف و و ناراحتی عصبی و بی خوابی را رفع می کند.
بعضیها سایه درخت سیب را در ساکت کردن دردهای پشت و پهلو و زیر شکم مفید می دانستند!!!!!!!!!!
گفته شده که رنده شده سیب را روی چشمی که دچار ضربه شده بگذاریدکه تسکین دهنده است.
دم کرده شکوفه درخت سیب به مقدار 30 گرم در یک لیتر آب برای انواع سرفه مفید است البته شکوفه تازه یا خشک شده فرقی ندارد.
پوست
سیب را خشک کرده به صورت پودر در آورید . یک قاشق سوپ خوری از این گرد را
در یک لیوان آب حل کرده و میل نمائید باعث کاهش اوره می شود.
برای
دردهای کلیوی یا قولنج کلیه(renal colic) یک سیب را با پوست آن 4 قاچ کرده
داخل نیم لیتر آب داغ بگذارید تا 2 ساعت دم بکشد سپس آنرا میل کنید.
سیب به علت داشتن مواد قلیا یی باعث حل شدن و کاهش اسید اوریک می شود.
همچنین سیب را برای رفع چاقی ... تسکین درد های روماتیسمی...سرما خوردگی و خوندماغ .... نیز مفید دانسته اند.
سیب ترش و کال نخورینا!!!!
مردم روسیه هم معتقدند که هر کس روزی یه دونه سیب بخوره هم از سلامتی بیشتر و هم از عمر طولانی تر بر خورداره.
حالا شما انصاف بدین کدام دارو هست که این همه خاصیت رو یک جا در خودش جمع کرده باشه!!!
----------------------------------------------------------
-------------------------------------------
خربزه میوه ای شیرین، لذیذ و گواراست که انواع گوناگونی دارد و بهترین آن خربزه خراسان است.
رسول گرامی اسلام (ص) در بیان خواص خربزه فرموده اند:
خربزه
از زینت های زمین است، آب آن از رحمت الهی، و شیرینی آن از بهشت است.
همچنین می فرمایند : خوردن خربزه پیش از غذا، بدن را می شوید
و بیماری را از بدن ریشه کن می کند.
از امام علی علیه السلام نقل شده است خوردن خربزه، مثانه را پاک و سنگ مثانه را آب می کند و ادرار را افزایش می دهد.
ایشان می فرمایند : خربزه ده خاصیت دارد:
1- خوردنی است.
2- آشامیدنی است، چون آبدار است.
3- میوه است.
4- گل است ( زیرا بویی مطبوع دارد ).
5- شیرینی است ( زیرا دارای قند زیاد است ).
6- روده ها و معده را شستشو می دهد.
7- معده و روده را پاکیزه می کند.
8- سبزی است.
9- دوای درد است.قسمت هایی از این میوه که در تغذیه و پزشکی استفاده می شود، عبارت اند از: گوشت، تخم و پوست میوه.
--------------------------------------------------
خواص درمانی خربزه
1- خربزه دارای ویتامین A است، از این رو در ترمیم و تجدید سلول های بدن نقش دارد.
2- خربزه با داشتن خاصیت ادرارآور بودن در بیماری های سنگ کلیه و مثانه مفید است؛ دراین بیماری ها باید نمک و فلفل کمتر خورده شود.
3- خربزه سرشار از ویتامین های A ، D وC و سلولز است.
4- خربزه به علت دارا بودن خاصیت ملیّن، برای معالجه یبوست تجویز می شود.
5- اگر گوشت خربزه را له کنید و به صورت مرهم روی سوختگی های سطحی پوست بدن بگذارید، آن را معالجه خواهد کرد.
6- تخم خربزه برای سرفه حاد، درد سینه و حلق و تب های شدید مفید است.
7- خربزه باعث افزایش شیر در زنان شیرده می شود.
8- مغز تخم خربزه ی بو داده طبیعت گرم دارد.
9- مغز تخم خربزه ی بو داده دارای خاصیت ادرار آور، نرم کننده و افزایش دهنده میل جنسی است.
10- خربزه برای اشخاص مبتلا به سل ریوی و کم خونی مفید است.
11- خربزه، رنگ چهره را روشن می کند و بیماری استسقاء ( احساس تشنگی دائمی ) را درمان می نماید.
13- خربزه به هضم غذا کمک می کند و رودل را برطرف می نماید.
14- خوردن 8 گرم دم کرده ی پوست خشک شده ی خربزه ، سنگ مثانه را دفع می کند.
احتیاط لازم در مصرف خربزه
1- مصرف زیاد خربزه باعث نفخ می شود، در نتیجه در ناحیه معده و روده ایجاد درد می نماید.
2- باید خربزه را بعد از غذا مصرف نمود، زیرا در غیر این صورت تولید اسهال و ورم روده می کند.
3-
خوردن خربزه کال در کسانی که معده ضعیف دارند، تولید اسهال می کند. همچنین
خلط را می افزاید و برای سینه درد و سرماخوردگی مضر است.
پیامبر اکرم (ص):
با خوردن خربزه لذت ببرید چونکه خربزه میوه بهشتی است و در آن هزاران رحمت و برکت است و خوردن آن شفا از هر بیماریست
پیامبر اکرم (ص):
خربزه
را گاز بزنید نه اینکه آن را قطعه قطعه کنید ، چون میوه مبارک و خوشبو و
پاک کننده دهان و قلب و سفید کننده دندان ها و خشنود کننده خداست.
بویش از عنبر و آبش از کوثر و گوشتش از فردوس و لذتش از بهشت و خوردنش نوعی عبادت است
امام رضا (ع):
خوردن خربزه در حالت ناشتا موجب سستی بدن و فلج است!.
.
.
چون خربزه حاوی قند است ، به سرعت جذب بدن شده و تولید انرژی می کند
در مقام مقایسه ، هیچ میوه ای در وادار کردن کلیه ها به فعالیت مانند خربزه نیست
برای افراد دیابتی مضر است!!!. ....به خاطر قندی که داره
در ضمن اصالت خربزه از آسیا است
هندی ها به آن" شاه میوه ها "گویند
--------------------------------------
انگور تازه طبیعی قند خون را بالا نمی برد
انگور حاوی ویتامین A,B,C,D و دارای اسید تارتریک ، اسید مالیک و آرسنیک است.
همچنین این میوه دارای کلسیم ، آهن، فسفر، منیزیم،پتاسیم ، ید ، منگنز ، قند و خواص رادیواکتیویته است که برای بدن مفید است .
...و
در رابطه با مصرف افرادی که مرض قند دارند ، نباید از مصرف آن هراسی داشته
باشند زیرا اگنور تازه طبیعی قند خون را بالا منی برد .
نسبت قند در
انگور این میوه را یک از غذاهای ممتاز ساخته است چرا که انگور دارای 80درصد
آب ، 18 درصد قند و 5/1 درصد مواد مغذی است .
همچنین مصرف انگور می تواند از بیماری های اسکوربوت ، سرماخوردگی ،کمبود کلسیم ، اوره و سل جلوگیری کند .
علاوه
بر آن امراضی چون اسهال خونی ، سیاه سرفه ، ورم کولیت ، ضعف ، گاز نفخ
روده سوزاک ، کم خونی ، طحال ، سوء هاضمه مزمن ، ورم و در معده مزمن ،
امراض عصبی و روانی ، نقرس ، تب خال ، برونشیت ، امراض قلبی ، کیسه صفرا
وبیماری های کلیوی ، با مصرف انگور درمان می شود .
انگور تشنگی شخص را تسکین میدهد .
تقریبا دو سال پیش یکی از اقوام ما (که خانومی سی ساله بود) به سنگ صفرا دچار شده بودو اندازه ی سنگ به ۸ میلی متر رسیده بود و روز به روز بزرگتر می شد و علاجی جز عمل کردن نداشت اما به علت اینکه بسیار چاق بود دکتر ها پشت سرهم عمل را به تاخیر می انداختند ودر عوض درد هر روز بیشتر وبیشتر و سنگ هر روز بزرگتر و زرگتر می شد . تا اینکه روزی آب چشمه ای را به ایشان معرفی کردند که می گفتند این آب سنگ صفرا را از بین می برد . او دو روز از این آب مصرف کرد و پس از دو روز دردش به کلی از بین رفت ونوشیدن این آب را تا پنج ماه ادامه داد و دیگر اثری از درد پدیدار نشد . هم اکنون دو سال از این ماجرا می گذرد وهنوز هم که هنوز است هیچ دردی مشاهده نمی شود و بنا به عکس سونوگرافی که گرفته اند اثری از سنگ به چشم نمی خورد . لازم به ذکر است که هیچ گونه ای تغییر در رژیم غذایی خود انجام نداده است تا این امر را به بیماری ربط دهیم . این امر برای من بسیار جالب بودو انگیزه ای در من ایجاد کرد تا دلیل آن را با تحقیق و مطالعه بیا بم .
نوشته : آرش داوری
با
خودتان میگویید دیگر یک دکتر رفتن که این حرفها را ندارد. اتفاقا این هم
یکی از آن کارهایی است که هنوز که هنوز است خیلیها از پس انجامش درست بر
نمیآیند. در این شماره توصیهها و نکاتی به شما یادآوری میشود تا
از این به بعد دکتر رفتنتان راحتتر و بافایدهتر باشد. بعضی نکات ممکن است
بدیهی به نظر برسند ولی اکثرشان را همیشه فکر میکنیم که میدانیم، در
حالی که در خیلی از زمینههایش اطلاعات کافی نداریم، یا مثلا بعضیها فکر
میکنند اگر میروند دکتر حتما باید معجزه بشود یا دکتر چیزهای عجیب غریب
بگوید. در صورتیکه ساده و سر راستشاین است که پیش دکتر میروی، دردت را میگویی و او درمانت میکند. چه دردهایی را جدی بگیریم؟ علائم شایع و وضعیتهایی که در صورت ادامه پیدا کردنشان باید به سلامتیتان شک کنید و خودتان را به اولین دکتر مناسب برسانید. سرفه: از
علائم سرماخوردگی است، مگر اینکه همراه با خلط خونی باشد یا به حدی شدید
باشد که ایجاد تنگی نفس کند. در این صورت باید به چیزهای دیگر هم فکر کرد. در
بین علائم سرماخوردگی معمولا سرفه علامتی است که دیرتر از همه خوب میشود.
توصیه میکنیم اگر بقیه مشکلات حل شد و سرفه باقی ماند، به همان پزشک اول
اعتماد کنید و مجددا به او مراجعه کنید. دل درد به
تنهایی علامت خطرناکی نیست ولی اگر با اسهال شدید یا یبوست طولانیمدت،
سفت شدن شکم، تهوع یا بیاشتهایی همراه باشد، حتما باید به صورت اورژانسی
به پزشک مراجعه کنید. ولی اگر با کمی دلپیچه، نفخ، اسهال خفیف یا علائم سرماخوردگی همراه باشد، میتوانید با فرصت و تأمل بیشتر به پزشک مراجعه کنید. سر درد اگر
همراه با علامت دیگری مثل تپش قلب است، به صورت مزمن و طولانیمدت شما را
آزار میدهد، با مسکنهایی نظیر استامینوفن ساده آرام نمیشود، فشار خون
بالایی دارید، یا به هر حال از سردردهای معمولی و گهگاه که با استراحت رفع
میشوند، نیست، حتما به پزشک مراجعه کنید. گلو درد دیسفاژی
(ناتوانی در قورت دادن) و اُدینو فاژی (گلو درد هنگام قورت دادن) با
گلودرد سرماخوردگی فرق دارد. اگر یکی از این دو علامت را بدون علائم
سرماخوردگی دارید حتما به پزشک مراجعه کنید. شاید خیلی خطرناک باشد و شاید
هم نباشد. دکتر دکتر که میگن همینه؟ اینها اصطلاحات و عناوین پزشکی هستندکه بعضیهایشان را هم دکترها روی تابلویشان مینویسند و یاد گرفتن آنها خالی از لطف نیست. استاجر یا کارآموز: دانشجوی رشته پزشکی در سالهای پنجم و ششم دانشگاه که معمولا صبح تا ظهر در بیمارستانهای دولتی دیده میشود. مشغول علمآموزی است. انترن یا کارورز:
یک سال و نیم آخر رشته پزشکی یعنی از آغاز سال هفتم، دانشجویان به این نام
شناخته میشوند. تقریبا تمام کارهای بیماران در بیمارستانهای دولتی بر
دوش کارورزان است. بیشتر در کشیکهای شب رؤیت میشوند. پزشک عمومی: دوره هفت و نیم الی هشت ساله را طی کرده و فارغالتحصیل شده است. تقریبا بر تمام بیماریها اشراف دارد و از همه چیز سر در میآورد. رزیدنت:
پزشک عمومی بوده است. در امتحان دستیاری که چند برابر کنکور مشکل است شرکت
کرده، قبول شده و مشغول تحصیل برای دریافت مدرک تخصص است. طول دوره
دستیاری 3 تا 7 سال است. یک رشته کوتاهتر و یک رشته طولانیتر. متخصص:
تعدادی از تخصصها احتیاج به توضیح ندارند؛ مثل گوش و حلق و بینی (ENT)،
چشمپزشکی، پوست، زنان و زایمان، داخلی، جراحی، اطفال، بیهوشی و
روانپزشکی و ارتوپدی، ولی برخی از تخصصها جدیدتر هستند. طب ورزش، بیشتر
به مراقبت و تغذیه ورزشکاران، آسیبهای ورزشی، فیزیولوژی ورزشی و مسائل
مربوط به آنها میپردازد. طب کار، بیشتر در مورد آسیبهای شغلی و
ناشی از محیط کار و مسائل مربوط به آن است. طب اورژانس، رشتهای است که
متخصصین آن در مورد برخورد با بیماران اورژانس و پایدار کردن شرایط آنها و
در نهایت معرفی به متخصص نهایی جهت تکمیل درمان تجربه دارند. طب سنتی هم
رشتهای است که به تازگی تأسیس شده و قرار است فارغالتحصیلان این رشته به
طب و درمان سنتی با داروهای گیاهی و روشهای کهن آگاهی داشته باشند. رشتههای
قدیمی هم هستند که شاید شناخت کمتری نسبت به آنها داشته باشید. پاتولوژی
یعنی تخصص آسیبشناسی و کاربردیترین فعالیت آنها که جامعه میشناسد،
فعالیتهای آزمایشگاهی است. یک نمونه را زیر میکروسکوپ میبینند و تشخیص
میدهند که بیماری چه بوده است. اورولوژی شناخت بیماریهای مربوط به
مجاری ادراری – تناسلی است. پزشکی قانونی، رشتهای است که بر خلاف نظر عموم
فقط به تشریح و کالبدشکافی جنازهها نمیپردازد، بلکه در سمشناسی،
معاینات قانونی و مواردی از این قبیل نیز کاربرد دارد. رادیولوژی هم علم
عکس و سونوگرافی و سیتی اسکن و امآرآی و غیره است. فلوشیپ:
نسبت فلوشیپ به فوق تخصص، مثل رزیدنت است به تخصص. یعنی فلوشیپ متخصص یک
رشته است که مشغول تحصیل در یکی از گرایشهای همان تخصص برای دریافت مدرک
فوقتخصص است. کهنسالترین دانشجویان کشور، فلوشیپها هستند. به اختصار به
آنها فلو نیز میگویند. فوقتخصص: این اصطلاح به معنی همان فوقمتخصص است. در واقع در این مرحله مدرک و شخص صاحب مدرک، یکی میشوند. آخر پزشکی همین مرحله است. البته
کلمه «پروفسور» بیشتر جنبه احترام دارد و به برخی از بزرگان علم پزشکی در
سراسر جهان اطلاق میشود که ما ایرانیها هم چند تایی داریم مثل پروفسور
سمیعی که چهره ماندگار هم شد. بیشترین رشتههای فوقتخصصی در تخصص
داخلی گنجانده شده است؛ هم به دلیل وسعت این علم و هم به دلیل بیماریهای
گوناگون و متعدد که بیشتر بیماران را شامل میشوند. طبیب محرم اسراره...خیلیهایمان
با این که خیلی بزرگ شدهایم و به قول معروف واسة خودمان کسی هستیم، هنوز
که هنوز است تو مطب دکتر مثل بچهها رفتار میکنیم، یا با گیجبازی و عجله
و خیلی چیزهای دیگر مانع میشویم که دکتر بتواند تشخیص درست بدهد یا تجویز
درست بکند. اینها نکاتی است که در مطب و بعد از آن باید رعایت کنیم تا دکتر رفتنمان مفید باشد. خوددرمانی نکنید اینکه
بابای دوست شما با خوردن فلان قرص، کمر دردش خوب شده است دلیل نمیشود که
شما برای برطرف شدن سردردتان همان قرص را مصرف کنید. معمولا این
خوددرمانیها نه تنها نتیجهای ندارد، بلکه درمان را برای پزشک سختتر
میکند. شما که آخرش باید بروید پیش پزشک. این کار را اول انجام دهید. به
جوانیتان رحم کنید. به پزشک عمومی مراجعه کنید بیماری
شما نیاز به متخصص ندارد، مگر اینکه پزشک عمومی صلاح بداند. در نود و
خردهای درصد موارد، بیماری چیز خاصی نیست که پزشک عمومی از آن سر در
نیاورد. شاید به نظر شما بیماریتان خیلی شدید و حاد باشد و نیاز به اقدام
تخصصی داشته باشد. ولی اینجا نظر شما اصلا مهم نیست. با مراجعه به
پزشک عمومی که دمدستتر است و ویزیت کمتری هم میگیرد، در وقت و پول خود
صرفهجویی کنید. در ضمن اگر نیاز به ویزیت و به همین دلیل آواره و در به در این مطب و آن مطب نمیشوید. در
بیشتر کشورهای پیشرفته که برای یک قران دو زار هم حساب و کتاب دارند و
منافع اقتصادی بیماران و کشور در نظر گرفته میشود پزشکان متخصص حق ندارند
بدون معرفینامه و برگه ارجاع پزشک عمومی یا پزشک خانواده، بیماری را ویزیت
کنند. چیزی جا نیندازید دکتر کف
دستش را بو نکرده است که شما ممکن است به فلان دارو حساس باشید. شاید به
نظر شما مهم نباشد ولی مهم است! حتی اگر دارویی که قبلا مصرف کردهاید و به
آن حساسیت نشان دادهاید برای بیماری دیگری تجویز شده است و امروز دکتر آن
را برای شما تجویز نکند ممکن است داروی جدیدتان با آن دارو در یک خانواده
باشند و یا اصلا ربط آنها به هم فقط حساسیت شما به هر دو باشد و هیچ ربطی
به هم نداشته باشند. مثلا در صورت ابتلا به بیماری فاویسم، هم به
خوردن باقلا حساس هستید، هم به داروهای ضدمالاریا و هم کوتریموکسازول و
تعدادی داروهای بیربط دیگر! کار از کار نگذرد مراجعه
زود به پزشک باعث میشود هم به داروهای کمتری نیاز داشته باشید، هم طول
دوره بیماریتان کوتاهتر شود. آنقدر صبر نکنید که غوره حلوا شود، بعد به
پزشک مراجعه کنید. خیلی از بیماریها خودشان خوب نمیشوند، حتی اگر شما
اینگونه فکر کنید. عقلتان به چشمتان نباشد نه
کراوات آقای دکتر قرار است برای شما معجزه کند و نه در و دیوار گچبریشده و
لوستر چهل چراغ مطب میتواند درد شما را درمان کند. تجملات و
لوکسبازیهای آنچنانی بیشتر به درد هتلها و رستورانها میخورد تا مطب
پزشک. بیننده باید عاقل باشد. گول آدرس مطب را نخورید پزشکی
که در شمال شهر طبابت میکند با پزشکی که در جنوب شهر فعالیت میکند هر دو
از یک دانشگاه مدرک گرفتهاند. هر دو کتابهای یکسانی را خواندهاند و در
امتحانهای مشابهی شرکت کردهاند. تنها تفاوت آنها ممکن است در نرخ ویزیت
باشد. لازم نیست از این طرف شهر بکوبید به آن طرف بروید که باید بروم پیش
فلان دکتر تا خوب بشوم. همه چیز را یکجا بگویید اگر
دردتان یکی نیست (یعنی چند تا است) همه را با هم بگویید. نه اینکه یکی را
بگویید، وقتی دکتر شروع کرد به تجویز دارو، یکی دیگر یادتان بیاید. چند
دقیقه بعد هم یکی دیگر را بگویید. یکی دو تا را هم فاکتور بگیرید و
اصلا نگویید. اولا که شاید دردهایتان به هم مربوط باشد و علائم مختلف یک
بیماری باشد و با شرح حال بهتر گفتن بتوانید به تشخیص پزشک کمک کنید. ثانیا
شاید برای دو تا مشکل شما، دارویی باشد که هر دو مشکل را با هم حل کند. مثلا
به جای این که قرص پزودوافدرین برای احتقان بینی و شربت دکسترومتورفان
برای سرفه مصرف کنید، میتوانید شربت دکسترومتورفان – پی را برای هر دو
استفاده نمایید. گول تابلوها را نخورید تابلویی
که روی آن نوشته شده است: «داخلی، اطفال، پوست» یا «اعصاب، گوش و حلق و
بینی، غدد» یا تابلوهای مشابه همگی متعلق به پزشکان عمومی هستند. اصلا مگر
کسی میتواند دو، سه یا چهار تا تخصص داشته باشد؟ اگر به توصیه پزشک عمومی
نیاز به مشاوره یا ویزیت متخصص پیدا کردید حواستان جمع باشد به پزشکی که
روی تابلوی مطبش نوشته متخصص یا فوق تخصص... مراجعه کنید. بعضی
تابلوها هم به فلان دانشگاه خارجی یا چیزی شبیه آن اشاره دارد. هر کس در
خارج از کشور درس خوانده لزوما باسوادتر نیست. بسیاری از دانشگاههای
خارجی، حتی در کشورهای اروپایی و پیشرفته سطح علمی پایینتری نسبت به
دانشگاههای وطنی دارند. داروهایتان را مجددا با پزشک هماهنگ کنید داروخواری نکنید اصولا
پزشکی که با داروهای کمتر بتواند شما را خوب کند، باسوادتر و بهتر از کسی
است که صد جور دارو به شما میدهد، بلکه یکی تأثیر کند. اگر دیدید یک پزشک
برای هر بیمار صد قلم دارو تجویز میکند، جوگیر نشوید و همه جا برایش تبلیغ
کنید که فلان دکتر خیلی خوب است. اصلا هم اینطور نیست. در تجویز دخالت نکنید اینها نمونههایی از جملاتی است که
نباید بگویید. شاید دکتر به روی شما نیاورد و هر چه هم میخواهید بنویسد تا
شما راضی باشید. ولی اصلا از دخالت شما خوشش نمیآید. مطمئن
باشید. اینکه ناراحت میشود یک طرف، اینکه اگر خوب نشدید و یا حتی بدتر
هم شدید تقصیر خودتان است، همان طرف. آخر پنیسیلین به چه درد سرماخوردگی
ویروسی میخورد، غیر از اینکه شما را ضعیفتر میکند! به فضولها بگویید «به تو چه؟» اگر یکی گفت: «این
دارو خیلی ضعیفت میکنه!» و یا «اینکه روش نوشته چشمی، چه ربطی به گوش
داره؟» یا «این که شربت ضدسرفه است، روی خارش پوست تأثیری نداره!» شما
بگویید من به حرف پزشکم گوش میکنم. از این مطب به آن مطب فرجی نیست دردی نیست کان را دوا نباشد رشتههای
فوق تخصصی داخلی که بیشتر با آنها سر و کار پیدا میکنید و احیانا
اسامیشان را روی تابلوی دکترها میبینید، اینها هستند: روماتولوژی:
بیماریهای التهابی مفاصل، خیلی از زانو دردها و کمر دردها و... که همه
فکر میکنند معالج این دردها «ارتوپد» است باید توسط یک «روماتولوژیست»
درمان شوند. البته روماتولوژی گستردهتر از این است. بیماریهای عروق و نیز
راسکولیتها، لوپوس و خیلی چیزهای دیگر هم مربوط به روماتولوژی هستند. خون و انکولوژی:
انکولوژی علم سرطانشناسی است (البته به زبان ساده). خون هم که یعنی خون
بیماران. بیماران یک پزشک فوق تخصص خون، شامل تالاسمیها، هموفیلیها،
مبتلایان به آنمیها (کم خونی) و انواع بیماران سرطانی هستند. غدد:
عنوان کامل این گرایش، فوقتخصص بیماریهای غدد درون ریز و متابولیسم است.
هر چی غده در بدن هست و بیماریهای مربوط به آنها، مربوط به این گرایش
است؛ از پانکراس و دیابت تا تیروئید و گواتر و کمکاری تیروئید و پرکاری
تیروئید و همچنین رشد و چاقی و لاغری و پرمویی و اختلالات قاعدگی و غیره. گوارش: کلمات کلیدی عبارتاند از مری، معده، اثنیعشر،کبد، رودهها و آندوسکوپی. ریه یا بیماریهای تنفسی: البته «بیماریهای تنفسی» صحیحتر و «ریه» معروفتر است. بیماریهایش هم مشخص است؛ آسم و برونشیولیت و آمبولی ریه و... قلب و عروق: کلمات کلیدی: سکته، سیسییو، آنژین صدری، نوار قلب، دعا کنید، متأسفانه، خوشبختانه، اکوکاردیو گرافی، تست ورزش، ترک سیگار. نورولوژی:شناخت
بیماریهای اعصاب که «داخلی اعصاب» هم گفته میشود. هم با جراحی مغز و
اعصاب فرق میکند و هم با «اعصاب و روان». جراح مغز و اعصاب یک فوقتخصص از
گرایشهای تخصص جراحی عمومی است. متخصص اعصاب و روان هم یعنی
روانپزشک، که بیمارانش را طیف گستردهای از افراد شامل میشوند؛ از
افسردهها و مبتلایان به بیماری وسواس تا اسکیزوفرنها و سایکوتیکهای
خطرناک. نفرولوژی: علم شناخت بیماریهای کلیه است. کلیه و هر چیزی که به آن مربوط است. اندر آداب دوا درمان حتما
که نباید چیزی گیر آدم بیاید. مگر بقالی است که چون ویزیت دادهاید چیزی
بگیرید. شاید پزشک فقط شما را نصیحت کند؛ مثلا بگوید: «قد شما طبیعی است.
به افزایش قد فکر نکنید.» یا فقط رژیم غذایی خاصی را تجویز کند: «اینها را
نخور، اینها را بخور. دارو هم نمیخواهد.» یا فقط چند توصیه داشته باشد:
«آب نمک غرغره کن. پشت موتور نَشین که پیشانیات باد بخورد.» به هر حال،
موارد زیر چیزهایی است که در سر و کار داشتن با دکتر تعریف میشود. الف- نسخه در
صورت احتیاج به دارو، برای شما تجویز میشود. حتما داروها را تا آخر
استفاده کنید. اینجا صرفهجویی هنر نیست. تازه اگر نصفش را بخورید نصفش
باقی میماند و بعدها تحریک میشوید که خوددرمانی کنید. عواقب این کار هم
به عهده خودتان است. ب- درخواست آزمایش / عکس / اقدامات تشخیصی دیگر ج- گواهی اگر شما در یک شهر دیگر در آن تاریخ به صورت اتفاقی و در
مقام دفاع از خود یک چاقو در شکم بنده خدایی که حالا دیگر نیست کرده باشید
و پزشک به شما گواهی بدهد که در آن تاریخ ویزیت شدهاید و به علت ابتلا به
بیماری، بستری یا تحتنظر بودهاید، شما میتوانید خود را از طناب اعدام
برهانید و پزشک را دچار عذاب وجدان کنید. د- معرفینامهمشاوره
متخصص باشد، پزشک عمومی بهتر از شما میداند که باید به متخصص ارتوپدی
مراجعه کنید یا متخصص روماتولوژی، و به مشاوره جراح نیاز دارید یا متخصص
خون.
پزشکان
که به خط خوش معروف هستند، داروخانهها هم که الزامی برای استفاده از
نسخهپیچهای باسواد و بامهارت ندارند. اگر میخواهید به جای مترونیدازول،
مبندازول مصرف نکنید، پس از دریافت داروهایتان حتما آنها را به پزشک
تجویزکننده نشان بدهید. اتفاق است دیگر، شاید دارویتان عوضی بود!
به
خدا دارو، غذا نیست. قرار نیست معده شما با دارو پر شده و گرسنگیتان
برطرف شود. اگر مرغ و گوجه فرنگی و گوشت و برنج گرانتر از دارو است دلیل
نمیشود داروخواری کنید.
«دکتر
جون آمپول زیاد بده. پنیسیلین هم نوشتید؟ من تا پنیسیلین نزنم خوب
نمیشم. سرم لازم نیست؟! اگر ممکن است به جای شربت قرص بدید. آموکسیسیلین
فایده ندارد قوی ترش رو بدید.»
آن
پزشک بیچاره که بعد از دیپلم حداقل 8 سال درس خوانده و یک شب در میان کشیک
داده و کتابهای هزاران صفحهای خوانده و امتحان داده، حتما بیشتر از
همسایه و پسرعمو و دخترخاله و رفقا سواد دارد.
داروهای
پزشک اول را کامل مصرف کردهاید و نتیجه نگرفتهاید که حالا دوره
افتادهاید به هر مطب سری میزنید؟ به فرض هم که مصرف کردهاید، همان پزشک
اول بهتر میتواند برای شما تصمیم بگیرد و داروی جدید تجویز کند. این طرف و
آن طرف رفتن غیر از طولانی کردن بیماری و خستگی برای شما سود دیگری ندارد.
عکس،
سیتی اسکن، امآرآی، آزمایش و هر اقدام تشخیصی دیگر را حتیالامکان در
مراکز معتبر و مورد قبول پزشک انجام دهید که مجبور به تکرار آنها نباشید.
حتیالامکان عکس سیتی و امآرآی را با گزارش رادیولوژیست نزد پزشک ببرید.
گواهی
ولادت، گواهی استعلاجی، گواهی فوت و هر چه با «گواهی میشود...» شروع شود،
با مهر و امضای پزشک، یک مدرک قانونی است که از آن میتوان در دادگاه
استفاده کرد. تقاضای گواهی دروغ نکنید، زیرا پزشک را در تنگنای اخلاقی قرار
میدهید.
نامهای
است که پزشک به وسیله آن شما را معرفی میکند به یک پزشک دیگر، به
بیمارستان جهت بستری، به پدر و مادرتان و بــه جــامـعـه بـشـری.
معرفینامه، نامهای است برای معرفی. همین!
- اول از همه بگوئید شیوه ابداعی شما برای درمان یک بیماری، فرضاً چند آیه می آورد یا دلیل علمی هم دارد؟
¤ اساس درمان براساس آیات قرآن است اما این اساس کاملا علمی و مطابق با علم روز است.
- یعنی می توانید برای بیمار دلیل علمی بیماری اش را بیان کنید؟
¤ بله کاملا. هم علت علمی و فیزیولوژیکی بیماری قابل بیان است و هم راه حل کاملا علمی آن.
- با یک معرفی کوتاه چطورید؟
¤ جمشید خدادادی هستم، سرهنگ نیروی هوایی که از ۱۳۵۵ وارد نیروی
هوایی شدم و دوره هواپیمایی فوق مدرن F-14 را در ایران گذراندم، از ۱۳۵۷ هم
شروع کردم به تدریس موتور جت تا به امروز. در کنار کارم ۱۴ سال است که
تحقیقات قرآنی انجام می دهم و مبتکر و بنیانگذار طب قرآنی در جهان هستم و
عضو جامعه مخترعین و مبتکرین ایران و دارای دو دیپلم افتخار یکی در طب و
دیگری در صنعت هواپیمایی.
- اولین ویژگی برتر طب قرآنی چه چیزی است؟
¤ طب قرآنی از همه طب های رایج در جهان، سریع تر جواب می دهد.
مثلا اوریون ۳ روزه درمان می شود، هلیکو باکتر معده ۳ روزه، پرکاری کم کاری
تیروئید ۱۵ روزه، میگرن یک هفته ای. ضمن اینکه در این شیوه برخلاف طب
امروز علت بیماری کاملا کشف شده و به طور کامل درمان می شود.
- قبل از اینکه جلوتر برویم، یک سؤال و آن هم اینکه چطور متخصص جت مدرن سراغ طب قرآنی رفت؟
¤ سال ۱۳۶۸ موقعی که قطعنامه ۵۹۸ پذیرفته شد، تعدادی افسر از
طرفUN آمدند ایران، من هم از طرف نیروی هوایی به عنوان افسر رابط اعزام شدم
به منطقه. یکی از افسرانی که برای آموزش از یوگسلاوی آمده بود فردی بود به
نام «دیوید اویچ»، ایشان دارویی به همراه خودش داشت به نام «پراپولیز» که
هر بیماری ای که پیدا می کرد از همین دارو برای درمانش استفاده می کرد.
وقتی مواد اولیه این دارو را بررسی کردم دیدم در کشور ما فوق العاده زیاد
یافت می شود اما متأسفانه هیچ استفاده ای از آن نمی شود.
- دارو را به شما هم داد؟
¤ بعد که این آقا رفت یوگسلاوی، برای من قطره و پماد این دارو را
فرستاد. کنجکاو شدم و مراجعه کردم به کتاب قانون بوعلی سینا و دیدم که
بوعلی در جلد دوم این کتاب، طرز تهیه قرص این دارو را هم کامل بیان کرده
است. سه ماه فکرم دائم مشغول بود، تا اینکه به فکرم رسید اگر قرآن معجزه
است حتماً باید در زمینه بیماری ها و درمان حرف هایی برای گفتن داشته باشد.
- پس اینطوری استارت خورده شد؟
¤ بله، شروع کردم به مطالعه و تحقیق و بیش از
۱۶۰ آیه از قرآن را در این زمینه پیدا کردم و شگفت آور بود که هر
روز دریچه های جدیدتری به روی من باز می شد. البته دراین مدت به مطالعه طب
قدیم و طب جدید هم پرداختم و در بسیاری از کنفرانس های علمی و پزشکی شرکت
کردم و الان ۵ سال است که من این علم را در دانشگاه ها تدریس می کنم.
- شاگردهای شما معمولاً چه کسانی هستند؟
¤ خب دانشجوهای رشته های مختلف و بسیاری از پزشکان دراین کلاسها حضور داشته اند.
-بیمارهای شما معمولاً چه کسانی هستند؟
¤ معمولاً بیمارانی می آیند سراغ من که تمام مراحل پزشکی را طی
کرده اند و وقتی به نتیجه نمی رسند و یا حتی دکترها و بیمارستانها از آن ها
قطع امید می کنند، می آیند پیش من. حتی خیلی از این بیماران را خود پزشکان
می فرستند تا آخرین تیر را هم امتحان کنند.
-طب قرآنی یعنی چه؟ یعنی در آیات قرآن علت و روش درمان مثلاً یک بیماری ذکر شده است؟
¤ بله، یکی از جنبه های اعجاز قرآن، دیدگاه های آن درمورد بیماری
ها و پیشگیری از تمام بیماری هاست. در سوره روم، آیه ۳۰ اگر دقیق بررسی
کنید، درمان و پیشگیری همه بیماری ها آمده است. خداوند درقرآن می فرماید
هیچ خشک و تری نیست مگر اینکه درقرآن باشد،با همچین ادعایی چطور می شود در
زمینه درمان انسان بی نظر باشد.
- اساس این طب چه چیزی یا چیزهایی است؟
¤ فقط تغذیه و نه هیچ داروی دیگری. خداوند می فرماید زمانی انسان
را کرامت دادیم که غذای پاک به او دادیم. شعار اساسی قرآن این است: غذای
انسان داروی انسان است و داروی انسان غذای انسان است.
- و بیماری ها فقط به خاطر تغذیه اشتباه اند؟
¤ تمام بیماری ها از نظر قرآن به خاطر اشتباهات خود انسان و
تغذیه نامناسب او به وجود می آیند. هیچ حیوانی به طور غریزی تغذیه خودش را
عوض نمی کند، هیچ جانور گوشتخواری حتی در فرط گرسنگی گیاه خوار نمی شود.
بنابراین در طبیعت هیچ حیوانی بیمار نمی شود مگر حیواناتی که با انسان در
ارتباط اند. انسان تنها موجودی است که تغذیه خودش را این همه دستکاری کرده و
امروز به پیتزا و سوسیس و کالباس رسیده است. پزشکان امروز معتقدند غذا هیچ
ربطی به بیماری ندارد و در واقع طب قرآنی فقط از طریق تغذیه و نوع غذا عمل
می کند.
- پس یک جورهایی می شود گفت طب شما، دخالتی درکار پزشکان امروز نمی کند؟
¤ دقیقاً همین طور است و ما همیشه به آقایان پزشک می گوئیم که
شما داروی خودتان را بدهید، ما هم شیوه تغذیه مان را. منتها کسی که این
شیوه تغذیه را اجرا کرد، دیگر محتاج دارو نمی شود.
-طبق صحبت شما اگر کسی این شیوه تغذیه قرآن را عمل کند، نباید اصلاً مریض شود؟
¤ اگرانسان غذای خودش را مصرف کند، اصلاً بیماری برای
بدن او مفهوم ندارد.
من خودم کسی بودم که هر سال
۲۴ ساعت دربیمارستان بستری می شدم به خاطر مسمومیت های غذایی و
مشکلات معده، الان ۱۴ سال است که خودم و خانواده ام یک قرص هم مصرف نکرده
ایم. بیماران من الان ۵ سال است که نیازی دیگر به دکتر و دارو ندارند و این
شگفتی قرآن است.
- می توانید دلیل علمی تری برای من
بیاورید؟ می خواهم بدانم شمایی که این سیستم تغذیه را عمل می کنید، ویروس و
یا میکروب وارد بدن تان نمی شود؟
¤ ببین، ویروس و میکروب وارد هر بدنی می شود. مثل این
است که در محیط کاری شما دو نفر سرما می خورند اما سه نفر نمی خورند. ویروس
وارد بدن آدم سالم هم می شود اما شرائط بدن او برای رشد و بقای ویروس یا
میکروب مناسب نیستند برای همین ویروس دفع می شود. شما اگر غذایی مصرف نکنی
که ویروس ها از آن تغذیه کنند و زمینه رشد آنها را فراهم کند، به هیچ وجه
بیمار نمی شوی. در آزمایشگاه های پزشکی برای کشت میکروب از پنج عامل
استفاده می کنند که عبارتند از آب گوشت، خون، آگار، خون آگار و شکلات. آیات
قرآن را که بررسی می کنی می بینی در هیچ کدام از غذاهایی که توصیه کرده،
هیچ یک از این ۵ عامل وجود ندارد.
- تعریف شما از غذا، چه چیزهایی است؟
¤ ما به چهار عامل می گوئیم غذا: پروتئین ها، قندها، چربی ها و
ویتامین ها. مجموعه اینها را می گوئیم غذا که در سوره عبس بیان و نکته جالب
اینجاست که قندها دو دسته اند راست گرا و چپ گرا، قندهای راست گرا همان
قند و شکر هستند و چپگراها قندهایی اند که اگر پلاریزه کنیم، نور را به سمت
چپ منحرف می کنند و خداوند در سوره عبس از قندهای چپگرا نام می برد و نه
این قند و شکرهای پرضرر.
- آقای خدادادی بفرمائید چائی!
¤ نه، من چایی هم نمی خورم.
- چایی هم در تغذیه شما جایی ندارد؟
¤ من کتابی نوشتم در مورد چایی که
۶۷ نوع بیماری را با سند و مدرک کاملا علمی برایش عنوان کرده ام.
اگر به آخرین تحقیقات دنیا رجوع کنید، می فهمید که چای یک گیاه سمی است که
۵ هزارسال است شناخته شده و ما به همراه شاگردانم آزمایشی را انجام دادیم و
دیدیم هیچ موجود گیاهخواری در دنیا برگ سبز چایی را نمی خورد، حتی ما آن
را لای نان گذاشتیم و به گاو دادیم و خورد، به محض اینکه طعم چایی را حس
کرد، چای را بیرون انداخت. این را هم بگویم که هیچ آفتی هم سراغ این برگ
چای نمی رود و هیچوقت این گیاه سم پاشی نمی شود.
-وای چه بد، اینطوری که از همه چیز باید بگذریم؟
¤ خب ما به جای همه اینها خوراکی های جایگزین معرفی می کنیم. به
جای چای ۱۶ مورد نوشیدنی معرفی می کنیم که بسیار خوش طعم تر از چای اند و
کاملا در دسترس اند.
- سیستم شما بیشتر برای درمان بیماری است یا پیشگیری از بیماری؟
¤ هر دو مورد.
- روی چند بیماری تا به حال کار کردید؟
¤ بیش از ۱۴۰ بیماری و اغلب روی بیماری هایی که از نظر پزشکی امروز علت آنها کشف نشده و درمانی برای آنها موجود نیست.
- فکر کنم گفتید یک دیپلم افتخار هم در زمینه طب دارید؟
¤ بیماری هست به نام «آندمتیوز» که در مورد این بیماری تا به حال
در دنیا ۵۰۰۰ مقاله و ۱۶ جلد کتاب نوشته شده است ولی هنوز علت آن مشخص
نشده که من توانستم علت آن را پیدا کنم و به صورت یک مقاله بنویسم که دیپلم
طب را در این زمینه دریافت کردم.
- چند نفر از همین بیماری را تا به حال درمان کردید؟
¤ بیش از ۳۰ نفر.
- به طور مثال همین بیماری، شما می توانید سند قرآنی اش را ارائه کنید؟
¤ بله، این شگفتی قرآن است و درمان این بیماری در آیه ۲۴ تا
۳۲ سوره عبس جزء سی ام است.
- شیوه شما یک جور پرهیز غذایی است؟
¤ بله
- صرفاً غذاهای گیاهی؟
¤ خیر، ما حتی گوشت را بعضی اوقات به جای دارو تجویز می کنیم. در
واقع در این سیستم غذایی حذف نمی شود اما مقدار آن و نحوه استفاده از آن
تغییر می کند.
- پس مثل چای، برای غذاها هم جایگزین دارید؟
¤ ما بیش از ۶۰ نوع غذای گیاهی معرفی می کنیم، ما از مغز دانه ها بیش از ۲۰ نوع شیر درست کردیم تا حالا که بسیار خوش طعم و مزه اند.
- می خواهم بدانم این غذاهای جایگزین خوش
طعم پسندی انسان را ارضا می کنند یا یک حالت ریاضت کشیدن و تحمل مزه های
جدید لازمه استفاده از آنهاست؟
¤ اصلا اینطور نیست. غذاهای جایگزین به مراتب از غذاهای
فعلی که جبر زندگی روزانه به مردم تحمیل کرده خوش طعم تر و لذیذترند.
کسانی که برای امتحان این غذاها را می چشند، خیلی زود طرفدار غذاها می
شوند.
- ولی تأکید بیشتری بر روی گیاه دارید؟
¤ خب شما آیاتی که در مورد غذا هست را بررسی کنید ببینید از گیاه بیشتر صحبت شده یا گوشت.
- لابد گیاه؟
¤ به مراتب گیاه بیشتر است و هیچ توجه قرآن بی حکمت نیست.
- فکر نمی کنید ادعای شما بیش از حد بزرگ باشد؟
¤ قرآن معجزه همه قرن هاست و مطمئناً هر دریچه ای که از یک معجزه
گشوده شود، مسلماً بزرگ خواهد بود. خداوند در آیه ۶۱ سوره بقره می فرماید
هر کس غذای پست بخورد، به ذلت می افتد! در واقع اگر غذای پست خوردی، نعمات و
الهام های الهی را نمی توانی دریافت کنی. چرا واقعاً در یک کشور مسلمان
باید این همه بیمار سرطانی وجود داشته باشد.
- هر پزشکی برای تشخیص بیماری یک روشی دارد، طب قرآنی هم شیوه خاصی برای این کار دارد؟
¤ بله، من از روی زبان و چهره افراد. بسیاری از بیماری
ها را دستگاه های آزمایشگاهی نشان نمی دهند اما زبان و چهره وضعیت درون
انسان را کامل نشان می دهد.
- عکس العمل مجامع پزشکی در برخورد با این طب چه بوده است؟
¤ دیدارهای زیادی و همینطور برخوردهای زیادی داشتیم با
پزشکان و اساتید مختلف. بعضی ها استقبال خوبی داشتند و حتی در کلاس های من
حاضر می شوند و بعضی ها هم چون من مدرک پزشکی ندارم برایشان سخت است که
حرفم را قبول کنند.
- خب مگر شما با سند و مدرک حرف نمی زنید؟
¤ همه حرف من همین است و بارها گفته ام که حاضرم کسی
پیدا بشود و دلایل درمانی طب قرآنی را رد کند و یا در یک کنفرانس بحث کنند و
مثلا از برخی شیوه های درمانی امروز که من آنها را رد می کنم دفاع کنند.
- گفتید برخورد هم داشتید؟
¤ چند مورد
- یکی از آنها را بگوئید.
¤ برخوردی داشتیم با انجمن ام اس ایران که ماگفتیم به چه مجوزی
پزشکان این انجمن برای بیمارانشان اینترفرون یا آوانکس تجویز می کنند، این
داروها آنتی ویروس اند ولی مگر ام اس ویروسی است.
- چه جوابی دادند؟
¤ گفتند حدس ما این است که ویروسی باشد. ولی مگر می شود با حدس و گمان کسی را درمان کرد. جزوه ای را نوشتم و علت و راه درمان بیماری ام اس را در آن توضیح دادم و فرستادم برای انجمن ام اس تهران.
- شنیدم که قرار است این طب را به اروپا بفرستید. چرا؟
¤متأسفانه در کشور ما تا چیزی از طرف کشورهای غربی تأیید نشود،
جدی گرفته نمی شود. مثالش هم همین طب حجامت است که وقتی ارگان های رسمی آن
را به رسمیت شناختند که یک دکتر آلمانی نتایج تحقیقاتش را در مورد حجامت به
صورت کتاب چاپ کرد و وارد ایران شد. درحالی که حجامت را سالها پیش بوعلی
در کتابش آورده و اصلاً یکی از سنت های قدیمی اسلام است.
- البته ما که امیدواریم این ماجرا دراین مورد تکرار نشود.
¤ من هم امیدوارم.
- آقای خدادادی، این موضوع موضوع نو و
تازه ای است و ما دوست داریم با تعدادی از بیمارانی که اولاً مراحل پزشکی
را در بیمارستان ها طی کرده اند و جواب نگرفته اند و ثانیاً از طریق طب
قرآنی درمان شده اند تماس برقرار کنیم و با آنها هم گفتگویی داشته باشیم و
در جلسات شما هم حضور پیدا کنیم.
¤ موافقم و همینجا هم از همه پزشکان و مراجع پزشکی که علاقمند
باشند این شیوه ها را آزمایش کنند و یا بحث مستند و علمی بکنند، دعوت می
کنم.
برای پیشگیری و درمان بیماریها از خوردن این غذاها پرهیز کنید:
چای، قند و شکر، شیرینی جات قنادی، هر چیزی که با قند و شکر تهیه می شود. سرخ کردنی، فریز شده، زودپز شده. سس، رب، شور، ترشیجات، سرکه، نمک زیاد، لبنیات، مرغ و تخم مرغ ماشینی، غذاهای چرب و پرحجم، ماکارونی و لازانیا، کلیه غذاهای ساندویچی، همراه غذا مایعات. دوغ و نوشابه، تند و سریع غذا خوردن، آب یخ، بستنی، تنقلات مصنوعی، قهوه، نسکافه، غذای پخته شده با مایکروفر.
منبع: http://www.tebbeghorani.com